آخرین نقشه بین المللی ایران
پیش از جدا شدن سرزمینهای تاریخی آن
انتشارات تامسون (1814(
با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نکته اشاره کنیم که سرزمین کنونی ایران، تنها سی درصد از ناحیهای وسیع است که در تاریخ با نامهای «ایرانزمین»،«ایرانبزرگ » یا «ایرانشهر» و در جغرافیا با نام «فلات ایران» شناخته می شود. ترفند ها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته بخش های زیادی ازاین سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای حفظ سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود..
مساحت سرزمینهای جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفویه به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه،عراق و سوریه تقسیم شد) به مساحت تقریبی 200000ک.م. و نیز عراق به مساحت 438317ک.م. در جمع حدود 3.5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و دنیا بی سابقه است. |
لباس زنان ایرانی در نگاه تصویر
![]()
\
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
ایرانیان از بیش از 10 هزار سال پیش دارای تمدن بودهاند. از این رو، ریشهی بسیاری از دستاوردهای بشر را در این تمدن میتوان یافت. برای مثال، نخستین ابزار ریسندگی و بافندگی در غار کمربند، نزدیک بهشهر، یافت شده است که به 7 هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. به علاوه، در قدیمیترین بخشهای شهر باستانی شوش، که در خوزستان قرار دارد، سوزنهای سوراخدار پیدا شده است. چاپ شده بر روی مهر هخامنشی - محل نگهداری موزه لوور فرانسه پوشش زنان ایرانیان از دیرباز به پاکدامنی اهمیت میدادند و زنان ایرانی پوشیده با چادر یا پوششهای دیگری که بخشهایی از موها را میپوشاند و تنه را در بر میگرفت، در میان مردان ظاهر میشدند. در یک مهر سنگی استوانهای که از دورهی هخامنشی برجای مانده و اکنون در موزهی لوور فرانسه نگهداری میشود، شاهزادهی ایرانی و ندیمههایش دیده می شود که شاهزاده چادر و ندیمهها سرپوش دارند. در طرحی که روی سنگی در ارگیلی ترکیه نقش بسته است، زن ایرانی باپوشش چادر و سوار بر اسب دیده میشود. حتی سرپوشهای پارچهای دورهی هخامنشی از زیر برفهای منطقهی پازریک روسیه پیدا شده است. (یادآوری میشود، سرزمینهایی که نام بردیم، بخشی از امپراطوری پهناور پارسها بودند.)
گلدوزی
نقش زدن بر پارچه و لباس از دیرباز در ایران مرسوم بود. در تابوت سنگی اسکندر که در موزهی استامبول نگهداری میشود، ایرانیان شلوارهایی با پارچههای زیبا پوشیدهاند که طرح دار و گاهی نقشهایی از گلها دارند. گلدوزی در دورهی صفویه به شکوفایی رسید به نحوی که هنرمندان روم شرقی (امپراتوری بیزانس) طرحهای ایرانی را بر لباسهای فاخر نقش میزدند. حتی ریشهی عنصرهای اصلی گلدوزی امروزی نیز به ایران بازمیگردد که از راه کشورهای ساحل دریای مدیترانه به ایتالیا و اسپانیا رفته و بعدها در سرزمینهای دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
شوالیه ساسانی
تابلو تاریخی آن سه خرمند: طرحی از سه مغ زردشتی که برای شست و شو و معطر کردن عیسی مسیح(ع) دعوت شده یودند. این تصویر موراییک، بر دیوار کلیسای سنت اپالینار در شهر راون ایتالیا نقش بسته است.
|
نام این کوه باستانی پردیس یا پَدری یا کوه پردیس (padri)، کوهی است در حومهٔ شهرستان جم از توابع استان بوشهر که در نیمهراه سیراف به جم و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد .
قبل از هر چیزی لازم به توضیح است که داستانها و روایتهای غیر علمی و گاها علمی در مورد این کوه و خواص درمانی ان و جادو که در مورد این کوه وجود دارد هنوز ثابت نشده است و بعضا ارزش علمی و باستان شناسی ندارد اما قابل توجه و جالب است.
قله این کوه ( گفته می شود) نزدیک ترین نقطه فلات ایران به خورشید است، چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استوا است.
پوزپَدری در جم از نقاط دیدنی جغرافیای تاریخی ایران میباشد. پدری احتمالاً از کلمهٔ پَد + ری یا پادری بهمعنای محافظ شهر سلطنتی میباشد. پاد حفاظتکننده و ری و راگا و راگس نیز شهر سلطنتی معنا میدهد. از جمله نامهای زیبای دیگرِ کوههای جم میتوان به تل چگاسه اشاره کرد که امروزه بام جم خوانده میشود. گاث یا گات یا گاثه در ادبیات کهن ایرانی بهمعنای سرود میباشد. گاس همان لغت پهلوی «گاه» است که به سین ختم میشده بهمعنی تخت و سریر، و مراد «مملکت السّریر» است که دولتی مستقل بود و در قفقاز شمالی و مقابلهٔ آن با «زنگ» و مترادف بودن با روم مناسب است. در پارسی باستان گاثو بهمعنی جا و مکان و تخت آمده، در اوستا گاتو بهمعنی جا و تخت، در پهلوی گاس، در هندی باستان (سنسکریت) گاتو آمدهاست. ذیل «گاه» با این همه به گمان نگارنده چگاثه از چکاد یا چکاث و چگاث و چگاس ساخته شدهاست بهمعنای قله یا بلندی و تَل نیز بهمعنای تپه میباشد و رویهمرفته تل چگاسه بهمعنای تپهٔ بلند است
تحقیقات باستان شناسی
پژوهشها نشان میدهد در کوههای مشرف بر ناحیهٔ جم، دیوارهای صیقلزدهشدهٔ بزرگی در نقاط گوناگون با زاویههایی خاص وجود دارد که افسانهها و روایات قومیِ جم در لهجهٔ محلی آن را «چرم آینه» میخوانند. به گفتهٔ بزرگسالان ناحیهٔ جم، آنها قطعههای کوچکی از شیشهٔ سیاه را در زیر این «چرم آینه»ها مییافتهاند که فرضیهٔ پادشاهیِ جم در این ناحیه را قویتر میکند.
مجسمههای «جمشید جم» و «غار آدم» در نزدیکی کوه پَدری، بهدلیل فعالیتهای شرکتهای نفتی و گازی در عسلویه در معرض خطر قرار دارند.
هرچند که پیشینهٔ روستاهای چاهه و دره پلنگی، که در شمال کوه قرار دارند، بهدرستی روشن نیست، ولی نشانههایی از غارنشینی و وجود فسیلهایبسیار قدیمی در منطقه دیده شدهاست.
جغرافیا
این منطقه با قرارگیری در ارتفاع ۷۰۰متری از سطح دریا و در نزدیکی خلیج فارس، آبوهوای مطلوبی جهت پرورش گیاهان و درختان فراهم آوردهاست. اختلاف دمای هوا با کنار ساحل خلیج فارس، که در برخی از روزهای سال تا ۱۰ درج سانتیگراد میرسد، و همچنین رطوبت ملایم آن، این منطقه را به یکی از خوشآبوهواترین مناطق جنوب ایران تبدیل کردهاست.
نکات قابل توجهی دیگری که در این کوه باستانی وجود دارد :
1. برخی می گویند قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین !! یا فلات ایران به خورشید است چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست . البته هنوز ثابت نشده است
2. بقایای آتشکده باستانی که در قله کوه مشاهده می شود - که البته هنوز مورد تحقیق باستانشناسان قرار نگرفته است . داستانهایی نیز در مورد غسل دادن پادشاه کیانیان جمشید جم در مورد ان ذکر می شود که هنوز در علم باستانشناسی اثبات نشده است.
3. مغناطیس فوق العاده قوی کوه زبانزد است و اگر در فاصله 50 تا 100 متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص اسفالت با ماشین توقف کنی و ترمز دستی را بخوابانید ، ماشین بجای سر پائینی به نرمی بهسمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرده اند .
4. پوشش گیاهی منطقه نوعی خار بیابانی گرمسیری منحصر به فرد است که خواص دارویی فراوان دارد و عسلحاصله از منطقه تماما" پیشخرید چند کارخانه داروسازی بزرگ جهان است یکی از ترکیبات اصلی مسکن Advilکه یکی از بهترین قرصهای شناخته شده برای ناراحتی های اعصاب و دردهای میگرنی است از همین عسل تهیه می شود .
5. این منطقه خرمای ویژه نیز تولید می کند که به نام خرمای خصه معروف است و کاملا در شیره خود غرق می شود یعنی یک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شیره می شود و اندازه این خرما اندازه آلبالو بود و به جهت همانخواص دارویی منطقه تماما" برای ساخت قندهای رژیمی برای بیماران دیابتی صادر می شود، نکته جالب دیگر رویش درخت زیتون در دامنه شمالی کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهای چاهه و دره پلنگی می باشد که در آب و هوای آن منطقه بسیار بعید می نمود .
فعلا" سندی برای قدمت چاهه و دره پلنگی وجود ندارد ولی علائم مشهودی از غار نشینی مشاهده ، و فسیل هایمختلفی در این منطقه به وفور پیدا شده است .
6. در لایه های زیرین این کوه معدن عظیمی از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد ، آن هم در اطراف عسلویه !
مردم چاهه و جم ، کوه پردیس را فوق العاده مقدس و محترم می شمارند ، و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالایکی از اولین مکانهایی بوده که نفت در آن سوزانده شده است .
با افتتاح جاده فیروز آباد به عسلویه توسط پتروشیمی ، رفتن به این منطقه خیلی میسر تر و راحت تر شده است . پتروشیمی با تاسیس سه شهرک بزرگ در این منطقه اقدام به تاسیس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه هر هفته یک پرواز به مقصد جم انجام می شود که امکان بسیار خوبی برای سفر به این منطقه اعجاب انگیز است .
تحقیق و پژوهش از پویا منصفی تهرانی
پویا منصفی باستانشناس و پژوهشگر تاریخ
شرق شناسان اروپایی به قول استاد گرامی و مرحوم بنده پروفسور منوچهر ستوده دزدان بی سواد شرق شناس که کوچکترین اطلاعاتی در مورد فرهنگ و اداب و عقاید مردم ایران باستان نداشتند ، وقتی به ایران آمدند و کتیبه های هخامنشی و اشکانی و ساسانی را مشاهده نمودند و بدون اطلاع از عقاید زرتشتیان مبنی بر یکتا بودن و قابل روئت نبودن خداوند ، دیدند که هر جا در این کتیبه ها نام خداوند آمده بالای آن نیز این علامت و یا نگاره قرار دارد. لذا در کتابهای خود عکس این نگاره را چاپ نموده و زیر آن نوشتند : تصویر اهورامزدا ؟؟!!!؟؟!!؟ این در حالی است که زرتشتیان نام پرودگار را اهورامزدا گفته و برای خداوند هیچ گونه تصویری قائل نیستند و آن را شرک می دانند و پروردگار هستی را یکتا می دانند.شما این اشتباهات را در کتابهای سرپرسی سایکس ، دکتر گریشمن ،دکتر ژاک دو مورگان می توانید ببینید. ضمن اینکه معنی لغت فروهر به معنای روح و روان خوب است ، همان چیزی که فرشته به ان می گوییم .
اهورامزا یک واژه ترکیبی هخامنشی - اوستایی است که به معنای : دانای بزرگ همه چیز و همه کس
نام این نگاره : فره وهر است . فره وهر به معنای ارواح پاک یا همان فرشته پاک انسان یا روح پاک است.
فره وهر ها فرشته هایی هستند که هم می توانند بصورت انسانهای زمینی با شند ویا فرستاده خداوند که برای راهنمایی انسانها می ایند و یا آمده اند.
ماه فره وردین یا فروردین در ماه های باستانی ایران یعنی ماه فروهر ها ! از این جهت نام گزاری شده که چون ستاره شناسان باستانی ایران توانسته بودند محاسبه کنند که درست در این زمان کره زمین به محل حرکت اولیه حرکت خود رسیده از این جهت یکسال و یک دوره چرخش آن تکمیل گردیده و نیز چون فصل زمستان که فصل مرگ و نابودی است تمام شده و سبزه ها و گیاهان جان تازه ای گرفتند و دوباره فعالیت کشاورزی و دامداری که پیشه اصلی ایرانیان طی صد ها سال بوده آغاز می شود و خداوند خیر و برکت خود را با ارواح پاک و فرشتگان ، جهت راهنمایی انسانها به زمین می فرستند از آن رو این ایام را نوروز می گفتند…. چون زمین مجددا زنده می شد و زندگی دوباره اغاز می گردید که وابسته به نور خورشید و گرما بود . نور خورشید و گرما و فصل کشاورزی برای ایرانیان باستان تنها انگیزه برای زندگی بود و معجزه خداوند برای انها بود . از این رو که زندگی ایرانیان باستان به فصل تابستان و گرما و کشاورزی و دامداری وابسته بود .
مردم ایران زمین برای پذیرایی از فرشتگان و ارواح پاگ گذشته ، خانه های خود را جاروب می کردند و لباس تمیز می پوشیدند و به دیدن افراد با تجربه و پیران دور و نزدیک می رفتند...
پس ماه فروردین ماه فروهر هاست و فروهر یا فره وهر ارواح پاک گذشتگانند که برای راهنمایی ما آمده اند.
اما معانی این نگاره باستانی و عجیب چیست ؟؟
این نگاره یک نگاره و یا علامت زرتشتی نیست . بلکه صد در صد ایرانیست و زرتشتیان بخاطر معانی عرفانی این نگاره که تماما" بر اساس عقاید زرتشت بزرگ بوده و یاد آور تمدن عظیم و فرهنگ بالای ایرانیان است ، آن را نکو می دارند و از آن استفاده می نمایند. این علامت به اشکال مختلف حتی قبل از زمان زرتشت در نزد ایرانیان که آئین مهر و میترا داشتند رواج داشته و در آثار بدست آمده از مناطق سکونت ایلامی ها و مادها مانند همدان و شوش دانیال مشهود و مشخص است .
معنی بخش شماره 1 : قرار دادن چهره یک پیرمرد سالخورده در این نگاره اشاره به شخص نیکوکاری و یکتا پرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب وپسندیده اش سرمشق و الگوی دیگر مردمان بوده است
و دیگران تجربیات وی را ارج می نهادند
معنی بخش 2 : دست راست نگاره به سوی آسمان دراز شده است که این اشاره به ستایش "دادار هستی اورمزد" خدای واحد ایرانیان دارد که زرتشت در 4000 سال پیش آنرا به جهان هدیه نمود
معنی بخش 3 : چنبره ای ( حلقه ای ) دردست چپ نگاره وجود دارد که نشان از عهد و پیمانی است که بین انسان و اهورامزدا ( خداوند )بسته میشود و انسان باید خدای واحد را ستایش کند و همیشه در همه امور وی را ناظر بر کارهای خود بداند . مورخین حلقه های ازدواجی که بین جوانان رد و بدل می شود را برگرفته شده از همین چنبره میدانند و آنرا یک سنت ایرانی میدانند که به جهان صادر شده است . زیرا زن و شوهر نیز با دادن چنبره ( حلقه ) به یکدیگر پیمانی را با هم امضا نموده اند که همیشه به یکدیگر وفادار بمانند.
معنی بخش 4 : بالهای کشیده شده در دو طرف نگاره اشاره به تندیس پرواز به سوی پیشرفت و ترقی در میان انسانهاست و در نهایت امر رسیدن به اورمزد دادار هستی خدای واحد ایرانیان است
معنی بخش 5 : سه قسمتی که روی بالها به صورت طبقه بندی شده قرار گرفته است اشاره به سه دستور جاودانه پیر خرد و دانش جهان "اشو زرتشت" دارد . که بی شک میتوان گفت تا میلیون سال دیگر تا جهان در جهان باقی باشد این سه فرمان پابرجاست و همیشه الگو و راهنمای مردمان جهان است . این سه فرمان که روی بالهای فروهر نقش بسته شده همان کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک ایرانیان است
معنی بخش 6 : در میان کمر پیرمرد ایرانی یک چنبره ( حلقه ) بزرگ قرار گرفته شده است که اشاره به " دایره روزگار" و جهان هستی دارد که انسان در این میان قرار گرفته است و مردمان موظف شده اند در میان این چنبره روزگار روشی را برای زندگی برگزینند که پس از مرگ روحشان شاد و قرین رحمت و آمرزش الهی قرار بگیرد
معنی بخش 7 : دو رشته از چنبره ( حلقه ) به پایین آویزان شده است که نشان از دو عنصر باستانی ایران دارد . یکی سوی راست و دیگری سوی چپ . نخست " سپنته مینو" که همان نیروی الهی اهورامزدا است و دیگری "انگره مینو" که نشان از نیروی شر و اهریمنی است . انسان در میان دو نیروی خیر و شر قرار گرفته است که با کوچکترین لرزشی به تباهی کشیده می شود و نابود خواهد شد . پس اگر از کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنته مینو در کنار وی خواهد بود و او به کمال خواهد رسید و هم در این دنیا نیک زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین روحش شاد و آمرزیده خواهد بود
معنی بخش 8 : انتهای لباس پیرمرد سالخورده باستانی ایران که قدمتی بیش از 4000 سال دارد به صورت سه طبقه بنا گذاشته شده است که اشاره به کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک دارد . پس تنها و زیباترین راه و روش نیک زندگی کردن و به کمال رسیدن از دید اشو زرتشت همین سه فرمان است . که دیده می شود امروز جهان تنها راه و روش انسان بودن را که همان پندارهای زرتشت بوده است را برای خود برگزیده است و خرافات و عقاید پوچ را به دور ریخته است .
این تنها گوشه ای از آثار نیاکان گرامی ماست که امروز وظیفه ماست از آن پاسداری کنیم
. به امید روزی که ایرانی به هویت ملی خویش بازگردد . اینجا تنها این آرزوی داریوش بزرگ که در سنگ نبشته های خود به جای گذاشته است به حقیقت می پیوندد
از مجموعه تحقیقات و مقالات پویا منصفی تهرانی
و شوشتر که در همسایگی این شهر باستانی قرار دارد یعنی خوبتر
هنگامی که نخستین گروه¬های اقوام مهاجر ایرانی دسته دسته پای در خاک ایران میگذاشتند، امپراتوری ایلام در دشت خوزستان که حوالی 2500 پیش از میلاد پایهگذاری شده بود، به دوره¬ی طلایی خود دست یافته بود. ایلامی ها 100 سال در ایران حکومت کردند و دانش و اختراعات خود را به جهانیان صادر کردند.شهر باستانی شوش در مجموعة میراث فرهنگی ایران و جهان از جایگاه ویژه¬ای برخوردار است. 150 سال پیشینة فعالیتهای باستان¬شناسی در شوش آن را در زمرة نخستین نقاط کاوش شده در خاورمیانه و جهان قرار داده، و حجم عظیمی از غارت اشیاء و اموال فرهنگی آن توسط خارجی¬ها همواره یادآور یک دورة غفلت سیاسی-فرهنگی مردم ایران در تاریخ¬شان محسوب می¬شود.
بقایای دیوارهای کاخ شوش در موزه لور
انتظار می¬رود با چنین مجموعة بی نظیری از میراثِ فرهنگِ بشری که شامل آثار و نشانه¬های تمدنی پیش از تاریخی، ایلامی، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و دوره¬های مختلف اسلامی و همچنین حضور ادیان جهانی زرتشتی و یهودی، مسیحی و اسلامی است، به طور مسوولانه¬ای رفتار شود. پرسش این است که چرا تاکنون این مجموعة عظیمِ تاریخِ بشری در فهرست آثار جهانی به ثبت نرسیده و حتی پرونده¬ای هم برای ثبت آن آماده نشده است؟ چرا در نهایتِ بی¬مبالاتی اقدام به صدور مجوز برای ساخت دو هتل در عرصه این مجموعه باستانی شد، در حالی که این هتل¬ها می¬توانند با 1 کیلومتر فاصله در خارج از عرصة باستانی شهر ساخته شوند؟ پاسخ سازمان میراث فرهنگی برای تعلل در تهیة پروندة ثبت جهانی مجموعة باستانی شوش که از نخستین کانون¬های شکل¬گیری شهرنشینی و ابداع خط در جهان بوده است، چیست؟
تندیس طلایی متعلق به شهر شوش، ساخت 3400 سال پیش
قابل توجه کسانی که یونان را مهد موسیقی می دانند..
این مجسمه در موزه هفت تپه قرار دارد و متعلق به تمدن ایلام است و 4 هزار سال قدمت دارد
ایلامیان سهم بزرگی درشکلگیری فرهنگ و تمدن ایرانی دارند. آنان پایهگذاران حکومت مستقل و فراگیر و بانیان ورود ایران به «عصر تاریخی» بودند.
فرتور روبرو ، زنی در حال نخ ریسی در 3هزار سال پیش
پیشینه نخ ریسی و نساجی و پارچه بافی در ایران به 4 هزار سال می رسد.
این سنگ نگاره در شوش پیدا شده و در موزه لور نگهداری می شود
نخستین کسی که ویرانه های شوش باستان را باز شناختند بنجامین بن جناح ، خاخام کلیمی بود که بین سالهای 1163 و 1173 میلادی برای بررسی وضعیت کلیمیان در ایران به سر می برد. وی هنگام زیارت دانیال نبی(ع) از تپه های باستانی شوش نیز دیدن کرد . عملیات اکتشاف باستان شناسی در شوش از سال 1850 میلادی آغاز گردید وچندین مرتبه ادامه یافت که حاصل آن کشف آثار با ارزش وشکوهمندی از تمدن وفرهنگ اقوام ایلامی،هخامنشی بوده است . از دیدنیهای این شهر می توان موزه شوش، بقایای کاخ تابستانه داریوش بزرگ . بقایا و ستونهای عظیم کاخ خشایار شاه در کنار رودخانه باستانی شائور . قلعه شوش . بقایای شهر صنعتگران متعلق به دوارن اشکانی ، بارگاه دانیال نبی(ع) ، کاخ شائور تپه باستانی آکروپل را نام برد. .
شهر شوش در طول تاریخ چند هزار ساله خود ، بارها مورد هجوم قرار گرفت . اولین بار آشور بانی پال امپراطور آشور آن را تخریب وسپس به دست غارتگران خارجی و داخلی غارت شد . در دوران جنگ ایران و عراق نیز این شهر مدتی تا منطقه فکه نزدیک قلعه شوش بدست عراقی ها افتاد و اون شهر را به توپ بستند اما در طی عملیات فتح المبین ، سربازان ایرانی ،دلیرانه دست دشمن را از حریم مقدس این خاک کوتاه کردند .
شوش (سوزا) شهری باستانی است که در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان از دوران امپراتوری ایلامیان، هخامنشیان و اشکانیان واقع شده است. شوش یکی از قدیمی ترین سکونتگاههای شناخته شده در جهان است، احتمالاً به سال 4000 پیش از میلاد پایه گذاری شده، با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکده مسکونی در آن مربوط به 8000سال پیش از میلاد هستند.
بعضی از باستان شناسان وقتی نام قدیمی ترین شهر جهان را می شنوند فورا" با جبهه می گیرند و می گویند در چین و منطقه میان رودان نیز شهر هایی با قدمت 8 تا 10 هزار سال است.....
بله درست است ، اما منظور باستان شناسان پیدایش شهر نیست...چرا که پر واضح است که در مناطق مختلف دنیا انسان یکجا نشین و غار نشین از 10 تا 15 هزار سال پیش زندگی می کرده است...
منظور ما پیدایش دولت شهر های متمدن با تشکیلات اداری و نظامی و داشتن خط و زبان مستقل است .
یادمان نرود که یکی از قدیمی ترین خط های دنیا خط میخی ایلامی است که پدر خط میخی هخامنشی و پدر بزرگ زبان پارسی امروز است ! و نیز بدانیم که ایلامیان چنان از نظر پزشکی و علوم مختلف و استفاده از ابزار نظامی و زندگانی پیشترفته بودند که تعجب همکان را بر داشته است . دیوارهای کاخهای ایلامی و مجسمه ها و نیز ترجمه کتیبه های میخی ایلامی ما را بر ان داشته که با یک تمدن مرموز و عظیم سرکار داریم که هنوز نیمی از ان در دل خاک است و هنوز کاووش و حفاری نشده است.
انچه از کشفیات باستان شناسی مشخص شده است تپه های با ستانی شوش و مناطق اطراف آن ، ( هفت تپه ، شوشتر ، چغازنبیل ) از حدود 8 هزار سال پیش ساکنانی داشته است. اما هنوز زیگورات باستانی هفت تپه کاملا" حفاری نشده و نام اقوامی که در این منطقه قبل از ایلامی ها ساکن بودند مشخص نشده است. مهمترین اقوام متمدن جهان باستان ایلامی ها بودند که در حدود 4 هزار سال پیش در این منطقه تمدن عظیمی را برپا کردند.
نگاهی گذرا به امپراطوریهای بزرگی که در شوش تمدنهای عظیم و شگفت انگیز ایجاد کردند
ایلامی ها
در ابتدای تاریخ بشر که انسان متمدن با اختراع ذوب فلز و خط به پیشرفت چشمگیری دست یافته بود منطقه بین النهرین جایگاه ویژه ای داشت. سه تمدن مشهور در این قسمت در جوار یکدیگر می زیستند:آشوری ها ، ایلامی ها و بابلی ها . شوش پایتخت ایلام از موقعیت ممتازی برخوردار بود. ایلام در واقع تلفظ آشوری سرزمین هل تم تی به زبان ایلامی است و هل تم تی به معنای سرزمین خدایان است.دلایل اصلی پیشرفت ایلامی ها و پایتخت آنان شوش از حدود 7000 سال پیش به این شرح است:
1- دلایل ژنتیکی مبتنی بر هوش ذاتی
2- دلایل اقلیمی و مناسب بودن جلگه خوزستان برای کشاورزی و دامپروری
3- رقابت با تمدنهای مجاور خصوصا" تمدنهای میان رودان (بین النهرین)
از میان آثار باستانی شوش در دوره ایلامی پیکره خدایان جایگاه ویژه ای دارد. یک نمونه که در موزه لوور نگهداری می شود و از جنس طلاست بسیار چشمگیر است. جام معروف شوش که چند نمونه از آن در اکتشافات باستانی به دست آمده است و یک نمونه آن در موزه لوور فرانسه نگهداری می شود اثری بسیار زیبا و سمبولیک است. و نیز دیوار ها کاخ های ایلامی که همگی در موزه های اروپایی به چشم می خورد.
سرزمین ایلام در زمان پادشاه بزرگ و باستانی این قوم به نام " اون تاش گال " و همسر سیاستمدار او " ملکه ناپیراسوا " سرزمینی شگفت انگیز بود که به چند بخش مهم تقسیم می شد .
مجسمه بدون سر ملکه ناپیراسوا همسر اونتاش گال شاه شهر اونتاشی و سازنده زیگورات چغازنبیل با قدمت ۳ هزار سال . در پایین دامن این مجسمه به خط میخی ایلامی نام وی نوشته شده و بر پیوند زناشویی و خاواده تاکید کرده است . حلقه ازدواج جالبی و بسیار جالب در دست چپ او دیده می شود
1. منطقه کاخها و شهر شوش .
2.منطقه زیارتی و مقدس چغارنبیل که آن معبد بزرگ را اون تاش گال پادشاه مقتدر ایلام به خدای شوش ( این شویناک ) تقدیم کرده بود و در حال حاظر یکی از قدیمی ترین معابد باستانی جهان است . 3. شهر " دوران تاشی " که در جوار شهر مقدس چغازنبیل واقع شده بود .
4. سد و سیستم آبرسانی شهر .
5.گورستان و شهر قدیمی هفت تپه .
در قسمت بعدی در مورد این مناطق که بخشی از شهر شوش به حساب می امدند توضیح خواهم داد.
شهر شوش بعد از ایلامی ها ، یکی از مهمترین پایتخت های پادشاهان و امپراطوریهای بزرگ ایران زمین بوده است که به تعدادی از انها اشاره می کنم :
هخامنشیان در شوش
شهر شوش در همسایگی شهر انشان یعنی محل سکونت قوم پارس و محل تولد کورش بزرگ و خاندان هخامنشی بود. ضمن اینکه شهر شوش د رهمسایگی پایتخت امپراطوری هخامنشی واقع شده بود و نیز چون از دیر باز دارای آبادانی و شهرت خاصی بود مورد توجه هخامنشیان قرار گرفت و کاخ تابستانی هخامنشیان را در شوش بنا کردند..پس از سقوط ایلامی ها شوش برای مدتی اعتبار و شکوه خویش را از دست داد اما با ظهور بزرگترین سلسله تاریخ یعنی هخامنشیان و به دلیل علاقه و رابطه آنها با ایلامی ها ، شوش بار دیگر اعتبار و منزلت بسیار یافت. در این زمان شوش به مدت چهار قرن به عنوان مهمترین پایتخت هخامنشیان در جهان شناخته می شد. پادشاهان هخامنشی بناهای باشکوه بسیاری در شوش ساختند و سفرای سیاسی کشورها در شوش به دیدار شاه می رسیدند. پیوند و تعهد ملل مختلف در ساخت بناهای شوش در آثاری که به دست آمده مشهود است.
داریوش بزرگ در کتیبه ای در شوش می گوید : "به یاری اهورامزدا کاخ با شکوه شوش را بنا کردم".
سلوکیان و پارتیان در شوش
پس از روی کار آمدن سلوکیان شوش به عنوان یک مرکز تجاری ، به صورت تقریبا" مستقلی اداره می شد. چنین وضعیتی تقریبا" تا پایان دوره اشکانی حاکم بود. از معدود آثار مکتوبی که از سلوکیان به دست آمده ، کتیبه هایی است که در شوش یافت شده است. سلوکیان برای ایجاد ارتباط تجاری قوی تر میان شوش و سرزمین های دیگر اقدام به کانال کشی رودخانه کارون(ائولایوس) نمودند. و بدین ترتیب ادویه و کالا از هند و عربستان از طریق دریا در بازار شوش تجارت می شد. سکه های یافت شده در شوش حقایق زیادی از دوره سلوکیه و اشکانی روشن ساخته است. در دوره پارتیان شوش متاثر از کشمکش ایران و روم بود و یونانیان به همراه بقایای ایلامی و یهودی و سایر ملل ساکن در شوش اکنون قسمتی از کشور پهناور اشکانی بودند.
ساسانیان در شوش
در دوره ساسانیان شوش به همراه شوشتر و جندی شاپور به عنوان مراکز اقتصادی تولید و صادرات ابریشم به اقصی نقاط جهان مطرح بودند.
(جندی شاپور مکانی باشکوه و بزرگی در نزدیکی شهر دزفول در 30 کیلومتری شهر شوش بود که مرکز فرهنگی دربار ساسانی به حساب می امد . یکی از شگفتیهای این منطقه دانشگاه گندی شاپور بود که در 1800 سال پیش در ان برای فرزندان اشراف و طبقه درباریان کلاسهای ستاره شناسی ، علوم پزشکی تدریس می شد وتعدادی از فلاسفه در آن دروس فلسفه یونانی را تدریس می کردند و در بخشی نیز موبدان به تدریس علوم مذهبی دین زرتشت اشتغال داشتند و پادشاهان بزرگ فرزندان خود را برای گذراندن تحصیلات به این دانشگاه اعزام می کردند . این مکان کتابخانه ای داشت که در تاریخ طبری به ان اشاره شده که بخش عظیمی از ان در حمله اعراب سوزانده شد ..منابع : تاریخ طبری و کتاب دو قرن سکوت دکتر زرین کوب )
در ابتدای دوره ساسانی و اواخر پادشاهی شاپور دوم شورش و نافرمانی بوجود آمده در شوش بوسیله حمله شاپور با فیل فرو نشست و شهر به ویرانه ای مبدل شد که آثار آن هنوز در شوش وجود دارد. پس از این حادثه شهر شوش به "ایران خره شاپور "به معنی شکوه ایران به دست شاپور تغییر نام داد و در شمال شهر شوش شهر "کرخادی لادان" ساخته شد که بعدها به " ایران آسان کر کواد " به معنی کواد ایران را آرام ساخت تغییر نام داد. در این زمان پس از شکست روم از ایران و انتقال اسرای رومی به شمال خوزستان این منطقه تحت تاثیر حضور آنان قرار گرفت. با نفوذ مسیحیت شوش به قسمتی از نواحی اسقفی قرار گرفت. با ظهور مانی و آیین او تمام منطقه غرب و شرق تحت تاثیر آیین او قرار گرفت و در نهایت مانی در زمان بهرام یکم و با فشار موبدان در زندان بیلاباد (گندی شاپور) از توابع شوش کشته شد.
من اونتاش گال: آجرهای طلائی را حکاکی کردم. من در اینجا این مأوا را برای خدایان گال و ابنشوشیناک برپا کردم و این مکان مقدس را هدیه کردم. باشد که کارهای من که هدیهای است برای خدایان گال و اینشوشیانک پذیرفته شود
تجلی فرهنگ معماری ایلامی در زیگورات چغازنبیل
بین سالهای 1340 تا 1275 قبل از میلاد اونتاش گال, پادشاه دوره عیلام میانه, شهری به نام "دور اونتاش" احداث کرد که 3 حصار داشت و معبد چغازنبیل در مرکز حصار اوا آن بنا نهاده شد. ابعاد معبد اصلی صدو پنج متر در صد و پنج متر و ارتفاع 8 متردر نظر گرفته شد ولی بعد از ساختن هر 5 طبقه معبد, ارتفاع آن به 52 متر رسید و به زیگورات تغییر نام یافت.در حال حاضر از آن زیارتگاه بزرگ تنها 25 متر باقی مانده است. گرچه هنوز هم پس از گذشتن 3500 سال از عمر این بنا باشکوه به نظرمیرسد و از عظمت خاصی به عنوان اولین آسمان خراش دنیا برخوردار است.
چغازنبیل» که نام باستانی این بنا است، واژهای محلی و مرکب از دو واژه «چُغا» (در زبان لری به معنی «تپه») و زنبیل (به معنی «سبد») است که اشارهای است به مکان معبد که تپه بوده و آن را به زنبیل واژگون تشبیه میکردند. این مکان نزد باستانشناسان به «دور-اونتَش» معروف است که به معنای «دژِ اونتش»» است.
اونتاش گال یگانه پادشاه تاثیرگذار در ساخت معبد چغازنبیل است که این امر با توجه به 6500 آجر کتیبه دار مکشوفه از چغازنبیل استنباط می شود.(در میان انبوه آجرها هیچ آجری یافت نشده است که نامی غیر از اونتاش گال داشته باشد.)
سیستم تصویه خانه شهر اونتاش گال برای تصویه اب قابل نوشیدن شهر در ۳ هزار سال پیش !!!!
این بخش ها در قسمت شرق قلعه وتقریبا در شمال شرقی آپادانا واقع است . تاریخ اسرار آمیز نهفته دردل لایه های مختلف این سرزمین از بالا به پایین که متعلق به دوره های اسلامی ،ساسانی ،پارتی ،هخامنشی وماقبل آن هستند برای باستان شناسی پر اهمیت هستند . آثار کشف شده در این ناحیه روشن می سازدکه ساکنان این حوالی از قوم سامی نبوده وعمدتا بومیانی بودند که پیش از مهاجرت آریایی ها در سرتاسر نواحی جنوبی ومرکزی ایران سکونت داشته اند .
«دکتر عزتالله نگهبان»، یا «پدر باستانشناسی ایران» هم مانند برخی از شخصیتهای نام آشنای کشور، «نشان» دارد؛نشانی که سالانه قرار است به باستانشناسان پیشکسوت و فعالی که جا پای دکتر نگهبان گذاشتهاند، اهدا شود. تا آنها هم میراثدار او باشند!
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا؛ از دو سال پیش یعنی در سال 1391 هیات مدیرهی انجمن علمی باستانشناسی ایران، یک تبصره به اساسنامهی خود اضافه کرد تا براساس آن و پس از انجام بررسیهای کامل به یکی از باستانشناس پیشکسوت و فعال، نشانی با نام و عنوان «نشان دکتر عزت الله نگهبان» اهدا شود.
اما دکتر عزتالله نگهبان که بود و چرا این نشان با نام او مزین شد؟
عزتالله نگهبان، در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در اهواز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان «جمشید جم» و دبیرستان «فیروز بهرام» و مدرسهی «فنی آلمانی» در تهران به پایان برد.
او در سال ۱۳۲۸ در رشته باستانشناسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و در سال ۱۳۲۹، وارد مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو شد و در مدت چهارسال مدرک فوق لیسانس این دانشکده را کسب کرد. در این سالها با راهنمایی«رونالد مککان» به بررسی سیر سفال نخودیرنگ در منطقه خوزستان پرداخت و اطلاعات بسیاری در این زمینه جمعآوری کرد که حاصل آن را در نهایت در رسالهی خود تدوین کرد.
گفته میشود مهمترین سهم وی در پیشبرد باستانشناسی ایران، ایجاد کارگاه دایمی در دشت «قزوین» برای فعالیتهای باستانشناختی دانشگاه تهران و تربیت دانشجو در این کارگاه است. او با پشتکار فراوان و روحیه خستگیناپذیر، موفق به کسب مجوز و بودجه لازم برای تعمیر کاروانسرای مخروبه «محمدآباد خره» شد. این مکان منحصر به فرد به کانونی برای پژوهشهای مستمر و درازمدت باستانشناختی دانشگاه تهران تبدیل شد که در آن دانشجویان با شرکت در انواع فعالیتهای میدانی برای پیشبرد اهداف باستانشناسی در ایران تربیت میشدند.
دکتر نگهبان، که یکی از سرسختترین مدافعان منظمکردن فعالیتهای مربوط به باستانشناسی بودهاست و بسیاری از افراد او را دشمن بزرگ قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران میدانستند، در پنجمین کنگره بینالمللی باستانشناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، مقالهای ارائه داد و در آن مادهای پیشنهاد کرد که بر اساس آن خرید و فروش اشیای باستانی به صورت غیرمجاز و از طریق قاچاق ممنوع اعلام شود و کنگره را ملزم به صدور قانونی در این زمینه کرد.
وی با ارائه این مقاله، نقش اساسی در تصویب قطعنامه محکومکردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه داشت.
عزت الله نگهبان، بیشترین میزان طلا را در حفاریهای باستانشناسی ایران بدست آورده است و کاوشهای وی در قالب مقاله، گزارش و کتاب، همواره مورد توجه باستانشناسان بودهاست. فعالیتهای باستانشناسی دکتر نگهبان باعث شدهاست تا به وی لقب «پدر باستانشناسی ایران» داده شود. عزت الله نگهبان در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ پس از مدتها بیماری در آمریکا درگذشت.
با توجه به وجود این خصوصیات از دکتر نگهبان؛ جامعهی علمی باستان شناسی ایران، تصمیمی گرفت سالانه به پاس خدمات وی نشانی با نام او به یک باستانشناس پیشکسوت اهدا کند.
در سال 1391 این نشان برای نخستین بار به «محمد یوسف کیانی» اهدا شد. البته به گفتهی برخی از اعضای این جامعه، نشان دکتر نگهبان سال گذشته (1392) به هیچ باستانشناسی داده نشد.
و امروز (20 مهرماه) دومین نشان دکتر «عزتالله نگهبان» از سوی جامعهی علمی باستانشناسی ایران به دومین باستانشناس برازندهی این نشان یعنی «محمود موسوی» اهدا میشود.
دکتر نگهبان پدر باستان شناسی نوین ایران اعتقاد داشت ، این مجسمه ها که تعدادشان نیز زیاد است همگی نوعی طلسم بودند و برای نذری و یا حاجتی توسط ساکنان این منطقه ساخته می شده و اگر نذرشاه بر اورده می شد ، سر مجسمه را شکانده و جدا می کردند و اگر بر اورده نمی شد ان را سالم خاک می کردند. تعداد زیادی از این مجسمه های کوچک بدون سر و باسر هستند و تحقیقات باستان شناسی نشان می دهد که سر انها با ضربه خاصی شکسته شده است.
بهار 1389 خورشیدی و 3747 زرتشتی ( پویا منصفی تهرانی باستان شناس )
--------------------------------------------------------------------------------
سرچشمه گزارش ( منابع )
کتاب چغازنبیل دکتر گریشمن
شوش کهن دکتر ژاک دومورگان
حفاری های شوش مادام دیالافوا
آگاهی بیشتر در وب سایت خبر گزاری مهر
www.mehrnews.ir/NewsPrint.aspx?NewsID=1054616
http://whc.unesco.org/en/tentativelists/5180/
http://www.itto.org %20منبع/
باستان شناسی چیست ؟ What is Archaeology
پویا منصفی تهرانی
تمامی اثار تاریخی مانند ابزارهای سنگی و سفالینه ها یا سایر موارد مورد استفاده انسانهای دوران قدیم را (( دست ساخته های بشری )) می نامند . بررسی علمی و آزمایشگاهی و تحقیقاتی روی اینگونه اشیاء مادی و شرایط و نحوه زندگی در دوران باستان را (( باستان شناسی )) می خوانند . اصطلاحا به باستان شناس لقب (( مهندس تاریخ )) گفته می شود . باستان شناس مکانها و جاهایی را که زیستگاه انسان نخستین بوده با شکیبایی کشف کرده و با کاوش طاقت فرسا و بررسی جانکاه آثار کشف شده ،کوشش می کند که زندگی دیرینه ای را که چند بازمانده مادی از آن یافته است بازسازی کند . باستانشناسی بر آگاهی ما از گذشته ، به ویژه کهن ترین عصر زندگی انسان در زمین به اندازه ای افزوده که به یکی از مهمترین رشته های علمی در دنیا تبدیل شده است.
علم باستانشناسی دربرگیرنده عناصری نظیر تمدن ـ فرهنگ ـ هنر ـ شعر و ادبیات ـ موسیقی و تاریخ جامعه شناسی است و باستانشناس با مطالعه یر روی عناصر نامبرده و با بهره گیری از مفاهیم ابزار و آلات و وسایلی که در نتیجه کاوش و پژوهش و تحقیقات علمی و عملی بدست آمده است می تواند چهره انسانی و اجتماعی ملتها را در طی قرون مشخص سازد .
باستان شناسی با کشف شواهد ملموس و مادی ، نکات تاریخ و ابهام امیز تاریخ را که صحت گفتار آن برای تاریخ دانان مشخص نیست را روشن می کند و همچنین از طریق شناخت عناصر بالا به شناخت روحیات مردم از قدیمی ترین زمانها در ایران و جهان که منجر به برپایی تشکیلات اجتماعی آنان و ظهور فرهنگ های مختلف شده است ،می پردازد.
باستان شناسی بخشی از علوم چند رشته ای است که اگر بخواهم آن را برای شما تفسیر کنم ، : علمیست مدرن و پیشترفته که به هم پیوستن علوم مختلف با یکدیگر تشکلیل شده است : باستانشناسی ساختاری از علوم : تاریخ و جامعه شناسی ، مردم شناسی ، زیست شناسی ، ریاضی، فیزیک و شیمی ، فیزیک هسته ای ، ،علوم آزمایشگاهی ، جغرافیا ، زمین شناسی ، زبان و ادبیات ، گیاه شناسی ،می باشد . جالب است بدانید که یک باستانشناس حرفه ای که دوره دکترا ی آن را گذارانده باید با تمام این علوم اشنایی داشته باشد.
باستان شناسی تاریخ زمین را به سه دسته تقسیم می کند : دورانهای پیش از تاریخی( ما قبل تاریخ ) - دوران آغاز تاریخی و دوران تاریخی - دوران ماقبل از ظهور اسلام و بعد از سلام دسته بندی می کند.