پویا منصفی تهرانی کارشناس حقوق بین املل و پژوهشگر تاریخ

معرفی پویا منصفی متخصص جرایم کلاهبرداری و حقوق بین الملل در امریکای جنوبی

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پویا منصفی» ثبت شده است

اخرین شرایط پناهندگی برای ایرانیان در ترکیه و یونان نوشته #پویامنصفی وکیل حقوق بشر در امریکای جنوبی

🛑وضعیت وخیم پناهندگان #ایرانی پس از شیوع کرونا؛ ترکیه «آخر خط» است 

پویا منصفی وکیل مدافع حقوق بشر عضو وکلای حقوق بشر امریکای جنوبی


هزاران پناهجو دیگر برای ماندن در ترکیه ظرفیت ندارند و تنها راه برایشان بازگشت به ایران است. آنهم در شرایطی که در هرگوشه‌ای از کشور کوهی از مشکلات اقتصادی و امنیتی گریبان ملت را گرفته است.

با شیوع کُرونا وضعیت ایرانیان پناهجو به ویژه در کشورهایی مثل ترکیه و یونان بسیار سخت‌تر از گذشته شده است.
پیامدهای ناشی از شیوع این ویروس به سرعت و شدت خود را به زندگی پناهجویان تحمیل کرد و چنان زندگی و گذران امور را برای بسیاری از آنها سخت کرده که بسیاری از پناهنده‌ها ترجیح می‌دهند با وجود مخاطرات فراوان و تهدیدات امنیتی و قضایی به ایران باز گردند!
در ترکیه که بیشترین تعداد پناهجویان ایرانی در شهرهای مختلف این کشور ساکن‌اند مشکلات برای پناهنده‌ها از مدت‌ها قبل آغاز شده بود. تغییر قوانین سبب شد عمده مسئولیت‌های حقوقی که سازمان ملل در قبال پناهجویان برعهده داشت و نظارت نصفه و نیمه‌ای از سوی کمیساریای عالی پناهندگان بر آن حاکم بود به دست دولت و پلیس ترکیه سپرده شود.

به مرور بیمه شماری زیادی از آنها قطع شد و فشار برای جلوگیری از اشتغال آنها به کارفرمایان ترکیه بیشتر شد. خدمات نسبی که از طرف سازمان ملل به پناهنده‌ها ارائه می‌شد به سرعت در ماه‌های اخیر قطع شدند و اکنون دیگر نه کمیساریای عالی پناهندگان پاسخگو است و نه دولت و اداره مهاجرت ترکیه


با شیوع کُرونا رجب‌ طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه تصمیم گرفت تا برای فشار به اروپایی‌ها مرزها را باز کند و پناهجویان را تشویق کرد تا از طریق مرز به خاک اروپا وارد شوند اما مرزبانی یونان به شدیدترین وجه ممکن با پناهنده‌ها برخورد کرد و با گازاشک ‌آور و باتوم از آنها استقبال کرد.
شمار زیادی از پناهنده‌ها به همراه همسر و فرزندان خود که اغلب کودک بودند هفته‌ها در سرمای هوا با وجود خطرات ناشی از کرونا در مرز و در بدترین و فلاکت ‌بارترین وضعیت روزگار گذراندن اما راه به روی آنها باز نشد. کم نبودند هوطنانی که درآن اوضاع آشفته مورد سرقت و تعرض قرار گرفتند و نه راه پس داشتند و نه راه پیش.
بخش عمده پناهنده‌های ایرانی در ترکیه یا اقلیت‌های دینی به خصوص نوکیشان مسیحی‌اند و یا فعالان سیاسی و گروهی نیز دگرباشان جنسی. قطع شدن بیمه پناهجویان سبب شد در شرایطی که پس از کرونا حفظ سلامت و رعایت بهداشت ضروری است و نیاز به درمان افزایش پیدا کرده هیچ پشتوانه‌ای نداشته باشند. مخارج درمان به صورت آزاد بسیار سنگین است و تقریبن از عهده اغلب پناهجویان خارج است.
معدود ایرانی‌هایی که با خوش‌شانسی توانسته بودند در ترکیه شغلی نیمه وقت با حداقل دستمزد برای خود دست و پا کنند با شیوع کرونا بیکار شدند و اندک درآمد خود را نیز از دست دادند. در همین حال قیمت‌ها به ویژه اجاره مسکن و خوراک افزایش پیدا کرده است. اینها اما همه گرفتاری‌ها و مشکلات نیست.
در عمل پروسه پذیرش پناهندگی و رسیدگی به پرونده پناهجویان نیز متوقف شده است. پس از فرمان دونالد ترامپ مبنی بر محدود شدن پذیرش پناهنده دیگر کشورها از جمله کانادا و استرالیا نیز روند رسیدگی به پرونده‌ها را در عمل متوقف کردند و به ایرانیان روی خوشی نشان ندادند به طوریکه در دو سال گذشته فقط تعداد اندکی از پناهندگان ایرانی، آن هم با شرایط خاص توانستند مجوز پرواز به کشور سوم را دریافت کنند.
ترکیه و همچنین یونان برای بسیاری از پناهجویان «آخر خط» است. آنها دیگر برای ماندن ظرفیت ندارند و تنها راه برایشان بازگشت به ایران است. آنهم در شرایطی که در هرگوشه‌ای از کشور کوهی از مشکلات اقتصادی و امنیتی گریبان ملت را گرفته است.
پروازهای ترکیه به ایران چهار ماه است متوقف شده‌اند اما گزارش‌های دریافتی حاکیست تعدادی از پناهجویان حتا در شرایطی که می‌دانستند بازگشت به ایران برای آنها دردسرساز است ترجیح دادند با اتوبوس‌ به کشور باز گردند و بسیاری دیگر مصمم به بازگشت هستند. آنهایی که بازگشتند حتا نمی‌دانند چه سرنوشتی در انتظارشان است اما مطمئن بودند در ترکیه عاقبتی ندارند.

پویا منصفی

 

پناهندگی پویا منصفی و کلاهبرداری مهاجرتی پویامنصفی وکیل ایرانی #پویامنصفی

دکتر پویا منصفی

مواظب رفتارهای غلیظ باشید ! نوشته #پویامنصفی

مواظب رفتارهای غلیظ باشید !

کسیکه خیلی غلیظ به دینداری و پاکی خود را مطرح میکند ؛ شک نداشته باشید با این نما ، باطنی عاری از هر گونه اعتقاد وجود دارد .

هر جایی دیدید یک رفتار به شکل غلیظ اظهار می شود بدانید که به احتمال بسیار زیاد در پشت صحنه( یعنی در باطن فرد ) عکس این رفتار وجود دارد

کسی که خیلی غلیظ خودش را سربه زیر و ماخوذ به حیا نشان می دهد ، بدانید که خشمی فراوان پشت این شرم پنهان است .

اگر کسی هنگام حرف زدن زیاد قسم میخورد بدانید بخش زیادی از حرفش دروغ است.
ادمی‌ که به خودش مطمئن است صد بار برای مطرح کردن یک داستان قسم نمیخورد !

 اگر کسی خیلی بیش از حد و غلیظ اظهار معتمد بودن می کند ، بدانید که در باطنش خیانت  اولین گزینه است .

کسی که خیلی غلیظ با غیرت و متعصب است و دائما در حال نماز و زیارت و‌مسجد رفتن است بدانید در باطنش آتش فشانی از  فساد  منتظر انفجار است.

آدم ها پشت رفتارهای غلیظ پنهان می شوند تا حجم بزرگ منفی های درونشان را استتار کنند.

غلیظ های درونتان را قبل از اینکه سر باز کنند و زندگی تان را به باد دهند پیدا کنید و 
بگذارید خورشید آگاهی تان به آنها بتابد و محوشان کند.
یک زندگی سالم ، زندگی معتدلانه است.
رفتارهای غلیظ هرگز زندگی سالمی برای شما به ارمغان نمی آورند.

 

دکتر پویا منصفی

مجازات فرار از صحنه تصادف رانندگی چیست؟  پژوهش پویا منصفی وکیل جرایم کلاهبرداری پویامنصفی

✍️مجازات فرار از صحنه تصادف رانندگی چیست؟ 

✅برخی از رانندگانی که پس از تصادف به محض آنکه می‌فهمند مقصرند فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند و از صحنه می‌گریزند؛ اما سوال اینجاست که قانونگذار در ماده ۷۱۹کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی در باره این افراد چه می‌گوید.

🔻قانون اشاره می‌کند: هر گاه مصدوم احتیاج به کمک فوری داشته و راننده با وجود امکان رساندن مصدوم به مراکز درمانی و یا استمداد از مأمورین انتظامی از این کار خودداری کند و یا به منظور فرار از تعقیب، محل حادثه را ترک و مصدوم را رها کند حسب مورد به بیش از دو سوم حداکثر مجازات مذکور در مواد ۷۱۴ و ۷۱۵و ۷۱۶ محکوم خواهد شد و دادگاه نمی‌تواند در مورد این ماده اعمال‌کیفیت مخففه کند.

🔻تبصره ۱:
 راننده در صورت
 می‌تواند برای انجام تکالیف مذکور در این ماده وسیله نقلیه را از صحنه حادثه حرکت دهد که برای کمک رسانیدن به مصدوم توسل به طریق دیگر ممکن نباشد.

🔻تبصره ۲: 
در همه موارد مذکور هرگاه راننده مصدوم را به نقاطی برای معالجه و استراحت برساند و یا مأمورین مربوطه را از واقعه آگاه کند و یا به هر نحوی موجبات معالجه و استراحت و تخفیف آلام مصدوم را فراهم کند، دادگاه مقررات تخفیف را درباره‌ی او رعایت خواهد کرد.

📌مواد قانونی برای مجازات فرد خاطی:
ماده ۷۱۴  هر گاه بی‌احتیاطی یا بی‌مبالاتی یا عدم رعایت نظامات دولتی یا عدم مهارت راننده (اعم از وسایط نقلیه زمینی یا آبی یا هوایی) یا متصدی وسیلهٔ موتوری منتهی به قتل غیرعمدی شود مرتکب به شش ماه تا سه سال حبس و نیز به پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیهٔ اولیای دم محکوم می‌شود.

🔻تبصره: 
اظهار نظر کارشناسی در خصوص تشخیص بی‌احتیاطی یا بی‌مبالاتی یا عدم رعایت نظامات دولتی یا عدم مهارت در مورد سوانح مربوط به وسایل نقلیهٔ زمینی، آبی و هوایی حسب مورد اداره راهنمایی و رانندگی، شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران، سازمان بنادر و کشتیرانی و سازمان هواپیمایی کشوری می‌باشد.

📌ماده ۷۱۵  هر گاه یکی از جهات مذکور در مادهٔ ۷۱۴ موجب مرض جسمی یا دماغی که غیرقابل علاج باشد و یا از بین رفتن یکی از حواس یا از کار افتادن عضوی از اعضای بدن که یکی از وظایف ضروری زندگی انسان را انجام می‌دهد یا تغییر شکل دایمی عضو یا صورت شخص یا سقط جنین شود مرتکب به حبس از دو ماه تا یک سال و به پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه مصدوم محکوم می‌شود.

📌مادهً۷۱۶ هر گاه یکی از جهات مذکور در مادهٔ ۷۱۴موجب صدمهٔ بدنی شود که باعث نقصان یا ضعف دایم یکی از منافع یا یکی از اعضای بدن شود و یا باعث از بین رفتن قسمتی از عضو مصدوم گردد، بدون آن که عضو از کار بیفتد یا باعث وضع حمل زن قبل از موعد طبیعی شود مرتکب به حبس از دو ماه تا شش ماه و پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه مصدوم محکوم خواهد شد.

 

معرفی پویا منصفی وکیل جرایم کلاهبرداری

دکتر پویا منصفی

#ترجمه انواع جواب #مصاحبه #پناهندگی آلمان نوشته دکتر #پویامنصفی

#ترجمه انواع جواب #مصاحبه #پناهندگی آلمان
 
در جواب مصاحبه شما که از اداره مهاجرت و پناهندگی (بامف) آلمان می آید چه چیزی نوشته می شود و معنی آنها چیست؟
در جواب درخواست پناهندگی شش حالت داریم: سه نوع قبولی داریم، یک نوع ممنوعیت دیپورت و دومورد ردی کامل
اگر در نامه های شما کلمه abgelehnt دیدید یعنی “ردشده”
اگر کلمه zuerkannt  یا anerkannt دیدید یعنی “قبول  شده”
حالا مواردی که اشاره میشود در نامه ها:
1.Der Antrag auf Asylberechtigung wird anerkannt.
■ قبولی سه ساله و #پاس_آبی (معروف به پناهندگی سیاسی که خیلی هم صحیح نیست)
*اگر مستقیم و بدون ویزا و اثر انگشت آلمان رسیده باشید در صورت قبول شدن، این نوع قبولی را خواهید گرفت.
2. Die Flüchtlingseigenschaft wird zuerkannt.
■ قبولی سه ساله و پاس آبی (از 2005 هیچ فرقی با اولی نداره قبلا مزایاش کمتر بود) (معروف به پناهندگی تحت کنوانسیون ژنو)
*اگر اثرانگشت داشته باشید و یا ویزا گرفته باشید و قبول شوید این نوع قبولی به شما تعلق میگیرد. 1و 2 بهترین حالت قبولی هستند.
3. Der Antrag auf Anerkennung als subsidiär Schutzberechtigter wird anerkannt.
■ قبولی یکساله انساندوستانه (بعضی مزایای پناهندگی را دارد مثل حق انتگراسیون کورس و کمک هزینه تحصیلی دانشگاه یا آوسبیلدنگ و…) ولی مثلا حق درخواست الحاق خانواده و… را (حداقل) به محض قبولی ندارد.
*در این حالت پناهنده باید از سفارت کشور متبوعش در آلمان درخواست پاسپورت کند و اقامت روی پاسپورت زده میشود اگر سفارت به هر دلیلی از صدور پاسپورت خودداری کند، اداره مهاجرت پاسپورت طوسی (خاکستری) رنگ به فرد ارائه میکند که البته اداره مهاجرت در زمینه دادن 
پاسپورت #طوسی سختگیری میکند.
4. Das Abschiebungsverbot des § 60 Abs. 5 oder 7 des Aufenthaltsgesetzes liegt hinsichtlich … (z.B. Iran) vor.
■ ممنوعیت اخراج به کشور خود(اقامت یکساله می دهد ولی مزایا خیلی کمتر از انساندوستانه میباشد) برای کشورهایی مثل ایران که دیپورت ندارد. (البته فعلا)
5. Das Abschiebungsverbot des Aufenthaltsgesetzes liegt nicht vor.
■ ردی کامل و اخراج به کشور خود(با مورد پنج فقط یک nicht فرق دارد)
6.Ablehnung als „offensichtlich unbegründet“
■ حالت ششم که میگوید کلا تقاضای پناهندگی فرد اساس و مبناء ندارد (برای کشورهای امن مثل صربستان، تونس، آلبانی و… / وقتی تشخیص بدهند مدارک جعل بوده یا اطلاعات داده شده از طرف پناهجو غلط است / افراد مجرم و خطرناک با حکم بالای 3 سال حبس / برای بچه های پناهجویان رد شده / وقتی پناهجو مدت زیادی بعد از رسیدن به خاک آلمان خود را معرفی میکند و موارد دیگر)
 
حالت گیج کننده نامه ها این است که موارد را از بالا به پایین همه را مینویسند تا به یک جواب مثبت برسید و دیدن کلمه “ردی” در ابتدای نامه شوک بدی وارد میکند پس سعی کنید موارد را از پایین به بالا بخوانید .

 

دکتر پویا منصفی

خاطره پویا منصفی از ارگ بم


درخت نخل درخت عجیبی است! گویی این درخت اصلا نبات نیست! چیزی شبیه به آدمیزاد است.
وقتی می خواهند نخلی را قطع کنند، می گویند بِکُشش! واحد شمارش نخل همچون ادمیان (( نفر )) است ! 
نخلی که خشک میشود میگویند شهید شده و میوه اش خرما به تنهایی میتواند اب و غذای بدن انسان را بدون هیچ چیزی در بیابان تامین کند ! بدنه و چوب نخل هیچ وقت نمیپوسد و هیچ وقت موریانه ان را نمیزند ! به سختی اتش میگیرید و نمیسوزد ! 
نخل تنها درختی است که اگر سَرش را قطع کنی می میرد! بر خلاف همه ی درختان که اگر سرشان را بزنی، بار و بَرگشان بیشتر هم می شود. اما نخل نه! سَرش را که قطع کردی می میرد. مهم نیست ریشه اش در خاک سالم باشد، نخلِ بی سر می میرد!
تنه نخل نیز نمی سوزد و خاصیت ارتجاعی دارد ! یعنی میتواند حالت فنری داشته باشد و خم و راست شود بدون اینکه بشکند ! برای همین هم در گذشته بدنه نخل را در ستونهای خانه ها و برجها و سقف عمارت ها استفاده میکردند ! چون نه میپوسید و نه موریانه میزد و اینکه چون  خاصیت ارتجاعی  دارد در مقابل باد و باران و زلزله و طوفان مقاوم است و نمیشکند و بِنَا فرو نمیریزد ! 
آب  اگر از سَر نخل بگذرد و به زیر آب فرو رود، خفه می شود و می میرد! مثل آدمیزاد. درخت مقدسی است... این چیزها را استاد محمود توحیدی معلم بازنشسته که چهره ای افتاب سوخته و پر چین و چروک داشت و زمانی قبل از زلزله بم راهنمای گردشگران در مجموعه تاریخی ارگ بم بود به ما دانشجویان میراث فرهنگی و باستانشناسی میگفت ! لحجه غلیظ کرمانی و بمی داشت و تمام اجدادش در بم زندگی میکردند و به خاطر داشت پدر بزرگش در ارگ بم زندگی میکرده و خاطرات جالبی تعریف میکرد . 
خدا رحمتش کند ، در زلزله بم درگذشت و کتابی هم به نام ((ارگ نامه )) نوشته بود و طبع شعری هم داشت و اشعار قشنگی میگفت ! 
در بدو ورود توریستها این شعر خودش را اول برای همه میخواند : 
هر ذره ز ارگ رازی دارد ......
هر کنگره اش ز فخر رازی دارد .......
گر باز کند زبان به صحبت ، خشتی .....
دانی که چه سوز و سازی دارد .......

استاد توحیدی از نخل ها میگفت و از تمامی خشت ها و سازه های ارگ بم ! او میگفت چون این منطقه زلزله خیز است تمامی تیرهای اصلی و ستونهای قلعه حاکم ( بالاترین بخش ارگ بم ) از تنه نخل درست شده تا هنگام زلزله عینه فنر بازی کنه و از شکستن و ریختن بنا جلوگیری میکنه ! 
اتفاقا هنگام زلزله ارگ بم سازه هایی که تنه نخل داشت کمتر خسارت دیده بود ! 

توحیدی بعد از کلی راه رفتن در کوچه های ازگ بم ما را به چایخانه در ورودی سرباز خانه ( محل زندگی داروغه ) دعوت میکرد و خانمی کرمانی ( نامش را یادم نیست ) انجا از ما و توریستهای دیگر با کلمپه خانگی و چای پذیرایی میکرد توحیدی می ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺍﺳﺖ! ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺕ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﺎﮎِ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﺖ. ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳَﺮَﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﻧِﻤﻮﺩِ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽِ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ، ﺁﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ میمیرد، ﻭَﻟﻮ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشد…
پویا منصفی
پویا منصفی


دکتر پویا منصفی

دو کشور به نام ایران وجود دارد شما شهروند کدام کشور ایران هستید ؟پویا منصفی

🔴 دو کشور به نام ایران وجود دارد!
شما شهروند کدام کشور ایران هستید ؟

🔸کشور ایران A

بیشتر جمعیت این کشور، یک عده‌ای هستند که برای آن‌ها دلار ۳۹۰۰ الی ۴۲۰۰ تومان است؛ اقتصاد همیشه برای اینها رونق دارد. آمریکا در این کشور هیچ غلطی نمی‌تواند بکند! مردمان این کشور خودروی ملی ندارند و تمامی خودروهای آن‌ها اروپایی و آمریکایی است! قانون اساسی دارند و تنها مردم این کشور هستند که با کارت ملی مخصوص از مزایای قانون اساسی استفاده می‌کنند! همه آنها کاخ و ویلا و خانه دارند! بیکار هم باشند، باز پس‌انداز دارند، کلاً این کشور پر از گل و بلبل است و به همین علت معروف به کشور گل و بلبل است. قوانین راهنمایی و رانندگی برای این افراد مفهومی ندارد و به صورت خط‌های BRT تمام مشکلات ترافیکی آن‌ها توسط ماشین‌های خودشان برطرف می‌شود! هم آب دارند و هم هوا دارند و هم گاز... انرژی اتمی هم حق مسلم آنهاست! چون ۲۴ ساعته برق دارند و مشکلی از بابت گرمی هوا هم ندارند! انقدر منابع طبیعی غنی دارند که حتی صادر هم می‌کنند! رفاه این مردم، رفتن به کشور آمریکا و اروپا است و تفریح آنها گرفتن ویزای شینگن!

🔸کشور ایران B

بیشتر جمعیت این کشور، کارمند و کارگر و کارفرما و راننده تاکسی و آژانس و اسنپ و تپسی و پیک و کارشناس و بیسواد و دیپلمه و مدیر و آهنگر و نجار و فروشنده و خریدار و کشاورز، معلم و استاد دانشگاه و دانشجو هستند. دلار در این کشور از ۷۵۰۰ الی ۸۵۰۰ تومان به‌فروش می‌رسد! همه آنها فیلتر هستند! همه آنها دو ساعت در روز را برق ندارند! همه آنها با بحران آب دست و پنجه نرم می‌کنند! بیشتر آنها خانه ندارند! بایستی کلی مالیات پرداخت کنند تنها در قبال آسفالت یک بزرگراه! به تمام کشورهای فقیر ناخواسته کمک می‌کنند و تازه از همان کشورها فحش هم می‌شنوند! به دلیل اینکه چهره‌های آنها فیلتر است، تلویزیون ملی ندارند که چهره‌های ترک‌خورده آنها را به نمایش بگذارد! گل در این کشور نیست و بلبلی هم در کار نیست! آمریکا هم در این کشور همیشه در حال انجام غلط‌هایی است و هیچ‌کس جرأت حرف زدن را ندارد! خودروی ملی بدون استاندارد دارند و مجبور هستند از آنها استفاده کنند! موقع پرداخت الکترونیکی مالیات، بایستی آنتی‌ویروس و فایروال را خاموش کنند و با ویندوز قدیمی به سختی بعد از صدها بار امتحان، اظهارنامه خودشان را پر کنند! رفاه این مردم، خوردن نان شب است!

در آخر ، من در کشور ایران B زندگی می‌کنم و دوست دارم ویزای کشور ایران A را داشته باشم تا ببینم فرق کشور خودم رو با کشوری که اینقدر ازش خوب تعریف می‌کنند در چیست؟
دکتر پویا منصفی

یه شبه خوشبخت شویم ! فقر یعنی چی برای ایرانیان نوشته پویا منصفی

ایرانی ها بیایید یک شبه خوشبخت شویم

ما ایرانیان از فقر و بدبختی رنج می بریم. این را من نمی گویم پای صحبت هر ایرانی که می نشینی از زمین و زمان شاکیست که هر سال دریغ از پارسال. 
می نالد و راه خلاص می جوید. و جالب اینجاست که راه حل همه این ها را هم درآمد بیشتر می داند.
 اگر درآمدم و حقوقم بیشتر بود آنگاه …
 اما گاهی فکر می کنم ما از فقر مادی و درآمدی به فلاکت دچار نشدیم بلکه از فقر فکری-فرهنگی-رفتاری در عذابیم. 5 پیشنهاد وجود دارد که یک شبه می تواند، سطح بالاتری از خوشبختی را برای همه ما فراهم کند. 


یک:
 فقر و فلاکت یعنی اینکه در طبیعت خودمان آشغال بریزیم و از تمیزی طبیعت و خیابان های کشورهای دیگر تعریف کنیم. 

خوشبختی یعنی از همین امشب، هیچگونه آشغالی در خیایان، ساحل، دریا و جنگل نریزیم. بدین ترتیب هزینه های پاکسازی به شدت کاهش پیدا می کند و معادل آن هزینه ها را می شود در امور توسعه ای (و نه نگهداشت) خرج کرد و یا دست کم شهر تمیزتری خواهیم داشت و حسرت تمیزی شهرهای خارجی را نخواهیم خورد.

دو:
 فقر و فلاکت یعنی روزانه بیشتر از متوسط دنیا آب، نان و انرژی را مصرف می کنیم و هدر می دهیم. هر کس نداند فکر می کند که ما پول دارترین مردم دنیاییم. اما ما به ریال ریال آنچه هدر می دهیم احتیاج داریم. طبق یک محاسبه هدر رفت آب و نان در ایران معادل 114 تن طلا می باشد. می بینید ما در عین ثروتمندی، فقیریم. ثروت داریم اما خوشبخت نیستیم.  
خوشبختی یعنی از همین امشب، هر ایرانی یک لیتر آب کمتر مصرف کند، نان را گرامی تر بدارد و از هدر رفت انرژی به هر شکلی جلوگیری کند. 

سه:
 فقر یعنی میلیاردها تومان خرج میکنیم نذری بدهیم و در پایان آرزوی شفای بیماری را داریم که برای نداشتن پول درمان میمیرد.
خوشبختی یعنی از همین امشب، بیاییم برای یکسال، سفره و نذری و مراسم های اینچنینی را بگذاریم کنار و هزینه آن را تخصیص دهیم به صندوق های نیکوکاری که به درمان بیماران می پردازند. اگر هم نذری و سفره داریم، تمام (تاکید می کنم تمام) غذای آن را به نیازمندان بدهیم و نه اینکه به دوست و آشنا و همسایه ای که از ما سیرترند.

چهار:
فقر یعنی اینکه روزانه ساعتها وقت مان را در شبکه های اجتماعی می گذارنیم و بخشی از آن را صرف فرو کردن دماغ مان در زندگی خصوصی دیگران می کنیم و بخشی دیگر را صرف فحش دادن در صفحه این بازیگر و آن ورزشکار. یعنی بطالت محض! و بعد آنگاه پشت چراغ قرمز تحمل پنج ثانیه توقف و تعلل دیگران را نداریم انگار که مهم ترین آدم روی زمین هستیم.
خوشبختی یعنی اینکه از زمان هایی که به بطالت می گذارنیم بکاهیم، فحش ندهیم و فراموش کنیم که مهم ترین آدم روی زمین هستیم و وقتی پشت فرمان ماشین مان می نشینیم، آرام، صبور و مهربانی را تجربه کنیم. 

پنج:
 فقر یعنی اینکه کتابخانه ات کوچک تر از یخچالت باشد. فقر یعنی اینکه با هزینه پیتزا مشکل نداشته باشی اما برای هزینه یک کتاب دل درد بگیری.
خوشبختی یعنی اینکه از همین امشب تنها پنج درصد از هزینه غذایمان را بگذاریم کنار و کتاب بخریم. کسانی که کتاب می خوانند کمتر به دیگران فحش می دهند. بیشتر با دیگران همدلی پیدا می کنند. دیگران را کمتر به بی شعوری متهم می کنند و در نهایت هم خود آرامش بیشتری دارند و هم دیگران در کنار آنان خوشبخت ترند.

بخش بزرگی از رفاه و خوشبختی حاصل توسعه یافتگی است. اما توسعه یافتگی زمان بر است. ولی برخی از کارها هست که اگر همین الان شروع کنیم نتیجه آن دو ساعت بعد (و نه دو نسل بعد) نمایان می شود. اگر پول نذری هایمان را بدهیم به بیماران، اگر به دیگران فحش ندهیم، اگر آشغال نریزیم و اگر … اگر بخواهیم که خوشبخت باشیم. 

خدا با ملتی است که می خواهد تغییر کند و تصمیم گرفته است که خوشبخت باشد. 

دکتر پویا منصفی

درباره دکتر پویا POUYA MONSEFI


pouya monsefi defensor derechos humanos



POUYA MONSEFI Human Rights Lawyer/ Defensor DDHH

Defensor derechos Humanos ,Autor y Escritor e investigador histórico y social. Especialista en  Investigación penal Y Criminalista Y Miembero de Asoc Latinamericana de Asesoria Juridica y Criminalista Y Colegico de Bomberos y policia de Venezuela-


Pouya monsefi Human rights Lawyer , Writer and Historian ,specialist in criminal investigation and climinalist ,Member of the Latin American Association Of Legal Advice and Criminalistics and coleg of police in VenezuelaAutor y Escritor e investigador histórico y social.


Biografía de Pouya Monsefi.T



درباره دکتر پویا منصفی

پویا منصفی متولد امرداد ۱۳۵۶ در تهران - دارای مدرک فوق لیسانس - کارشناسی ارشد از دانشگاه باستان شناسی ازاد زنجان واحد ابهر – خرمدره است و دکترای افتخاری از دانشگاه منچستر دارد در از سال ۲۰۰۱ خارج از ایران زندگی می کند و تابعیت دوگانه دارد .سال ۲۰۰۶ در دانشگاه ازاد واحد امارات متحده در دبی به عنوان استاد میهمان تاریخ معماری تدریس می کرد . با ناشنال جغرافی همکاری دارد و در کشور ونزوئلا و اکوادور به عنوان استاد میهمان تدریس می کند . به ۴ زبان انگلیسی ، فارسی ، اسپانیایی و عربی اشنایی دارد . و 9 سال در زمینه میراث فرهنگی و تاریخ ایران فعالیت رسمی نموده است . به اکثر کشورهای اسیایی سفر کرده و کتابی در زمینه خط و زبان اسیا در دست تالیف دارد .

دکتر پویا منصفی

توهمات برخی ایرانیان ما اخرشیم ! ما بهترینیم ! نوشته پویا منصفی

توهمات برخی ایرانیان ! ما بهترینیم !  ایا نباید مردم بهتری شویم ؟


چرا به خودمان دروغ می‌گوییم و فکر میکنیم ایرانیان هیچ ایرادی ندارد ؟ 


چرا مثل مردمان دیگر کشورها پشت هم دیگه نیستیم و بجای حمایت همدیگه رو تخریب میکنیم ؟ چرا وقتی خبر بدبختی یه ایرانی رو میشنویم میگوییم : خوب شد ! حقش بود ! مرتیکه دزد معلوم نیست چیکار کرده ؟

چرا همدیگه رو قضاوت میکنیم ؟ این است فرهنگ اریایی ؟


چرا میگیم عربها سوسمار خورند !

عربها هیچ کدوم از این کارهای ما ایرانی ها رو نمیکنن واسه همین هم پیشترفت کردند . اونها خواستند با فرهنگ بشن ولی ما با توهم گذشته خودمان ان چیزی را هم که داشتیم از دست دادیم !



ما ایرانیان به خاطر گذشته تاریخی و تمدن بزرگی که کشورمان داشته ((توهم )) زیادی در همه موارد داریم و خىد را بی جهت بزرگ میبینیم و بقیه ادمها و ملتها و کشورها رو پیش خودمان ادم حساب نمیکنیم . به هر کسی فحش میدیم و میگوییم فقط ما ایرانی ها خوبیم ! مثلا میگوییم : ایرانی‌ها باهوش‌ترین مردم دنیان ! 

اما واقعیت بر اساس امار پژوهش سازمان ملل چیز دیگه ای است : 

ژاپن با میانگین آی‌کیو ۱۰۷، رتبه اول 

ایران با میانگین آی‌کیو ۸۰, رتبه ۹۶


..... باید به خودمان بهتر نگاه کنیم تا بتوانیم از توهم خارج شویم و با واقعیت دنیا بیشتر اشنا شویم و انتظارمان را از زندگی بر اورده سازیم . 

تا زمانی که در توهم هستیم نمیتوانیم مشکلات خودمان و کشورمان و زندگیمان را حل کنیم . 


مثلا امیر تتلو در گرجستان کنسرت برگزار کرد. هرچه دلش خواست گفت البته از او انتظاری بیش از این نیست. 


این کنسرت واکنش‌های زیادی داشت. یکی از مجری‌های زن تلویزیون تتلو را ایرانی‌نما خواند و گفت:« مطمئن هستم تمام کسانی که در این کنسرت بودند، ایرانی نبودند.»


در اینجا می‌خواهم سوالی بپرسم. چرا این خانم مجری فکر می‌کند، شرکت کنندگان در کنسرت ایرانی نبودند؟ مگر ما ایرانی‌ها با بقیه مردم دنیا چه فرقی داریم؟ واقعا چرا اینقدر خودمان را تحویل می‌گیریم؟


خانم مجری به گونه‌ای موضع گرفته‌اند که گویی از دهان ایرانی‌ها نقل و نبات بیرون می‌آید و از دهان دیگر ملل، فحش‌های +18


اتفاقا فحش دادن از تخصص ما ایرانی‌هاست. به قول صادق هدایت:« زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد.»


کافی است یک روز در خیابان و فضاهای مجازی و پست های اینستاگرامی گشتی بزنید و ببیند که دست کمی از کنسرت تتلو ندارند. 


ما ایرانی‌ها معمولا از هرکسی خوشمان نمی‌آید، با فحش و تخریب شخصیت و بد بیراه به استقبال او می‌رویم. 


چرا می‌خواهیم خود را غیرواقعی نشان دهیم؟ چرا دوست داریم خود را فرهیخته‌ترین ملت دنیا نشان دهیم درحالی که نیستیم. 


چرا به فرهنگ اریایی و کورش و داریوش افتخار میکنیم در حالیکه به راستی ، و مروت و صداقت و جوانمردی اعتقاد نداریم ؟ کدوم فرهنگ اریایی ؟ کدام بخش جامعه ما امروز فرهنگ وجود دارد ؟ 


کافی است یک روز به ورزشگاه آزادی بروید تا ببیند، فرهنگ یعنی چه!


تتلو و همه آنهایی که در کنسرت بودند، ایرانی بودند. ما هم مثل همه دنیا، هم فرهیخته داریم هم افرادی که فرهنگ و شعور و شخصیت خود را فروخته اند . لطفا سعی نکنیم با حرف‌های قشنگ و الکی خود را اتو کشیده نشان دهیم.


ما حتی در ادبیات‌مان هم شاهد فحش‌هایی هستیم که آدمی با خواندنش از خجالت تا بناگوش سرخ می‌شود. 


همیشه یکی از مشکلات ما ایرانی‌ها این بوده است که دوست نداریم واقعیت اجتماع را ببینیم و به خودمون اصلا نگاه نمیکنیم ! فکر میکنیم ما اخر ادب و کلاس و تحصیلات و فهم و شعور هستیم و بقیه بیشعور هستند . فرهنگ ما در ایران الان چه تعریفی دارد ؟

کدام یک در حال حاضر فرهنگ اکثر ما ایرانی ها است : 


١- ادب ، شخصیت ، دوستی و محبت ، دموکراسی ، احترام به بزرگتر و قوانین اجتماعی ، مطالعه ، کار و تلاش 


یا ..........


٢- زیر اب زنی ، فحش دادن ، تهمت زدن ، دور زدن ، مواد مخدر ، دروغ گفتن و بی احترامی به قانون و پدر و مادر ؟؟ 


عینک واقع بینی به چشم بزنیم و جامعه ایرانی را همانطور که هست ببینیم. و تلاش کنیم خودمان را اصلاح کنیم . 

تا زمانی که خودمان را اصلاح نکنیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که کسی از انطرف ابها بیاید و وضعیت مملکت را درست کند ! 


مهم نیست اریایی باشیم یا عرب و یا هندی و یا گرجستانی و روس ! مهم اینه که ادم باشیم . انسان  باشیم . هویت یک انسان شرف و اخلاقش است نه پیشینه تاریخی اون . 

پیشینه انسان فرهنگ و تمدن اون به حساب نمی اد . پیشینه و تاریخ گذشته انسان هویت گذشته و اجداد اوست ، نه فرهنگ و شعورش . 


ما تاریخ چند هزار ساله داریم؛ این یعنی بهتریم!


یونان باستان به مراتب از ایران باستان روی تاریخ اثر عمیق تری گذاشت(البته در برخى موارد). سقراط، افلاطون، ارسطو، تالس، فیثاغورس، اقلیدس، بقراط و ... در فلسفه و سیاست و طب و هنر و ریاضی و ... شاهکار آفرینش بودند. اما یونان چند سال پیش به درجه ای از فلاکت رسید که برای بقا حتی برخی پیشنهاد دادند بخشی از خاکش را به کشور همسایه بفروشد!


مصر هم تمدنی شگفت انگیز دارد و در هیلی موارد از فرهنگ و تا یه ما قدیمی تر و عظیم تر و مهم است ! اما این روزها گرفتار چند دستگی سیاسی، فساد اقتصادی و تنش های قومی شده است و اوضاعی رقت انگیز را بعد از یک انقلاب تجربه می کند.


گذشته گرایی با گذشته پرستی فرق دارد .


افتخار به گذشته و تاریخ باشکوه برای خوشبختی کفایت نمی کند.


باید بپذیریم که روزگار خوبی را نمی گذرانیم، نگاهی به گله و شکایت های پیرامون مان بیندازیم، این همه زباله در خیابان و دریا و بیابان را شب ها که ما خواب هستیم ترامپ می آید و می ریزد؟


این همه قتل و عام جاده ای نتیجه مداخله اسرائیل است؟ این تلاطم بازار و بی نظمی اقتصادی و دلال مسلکی کار عربستان است؟ آن آقایی که دیروز در اتوبان پیش چشم من بطری شیشه ای دلستر را از ماشین بیرون پرت کرد و هزار تکه شد و نزدیک بود سرنشینان چند ماشین را به کُشتن بدهد، داماد صدام بود؟


نخست وزیر انگلیس هر سال نوروز می آید و برای یک جوجه کباب و یک چای آتشی هکتارها جنگل چند هزارساله را آتش می زند؟


باور کنیم که باید تعارف و تحسین های اغراق آمیز را کنار بگذاریم و بپذیریم جماعتی در این کشور زندگی می کنند که نه تنها نادان هستند، بلکه در مقابل دانستن جانانه مقاومت می کنند. تلاش کنیم در این دسته قرار نگیریم.


این نوشتار در پی خودزنی و سرقت اعتماد به نفس ملی نیست، بلکه یک یادآوری به خودمان است که باید دست از اغراق های معمول برداریم و با واقعیت های پیرامون مان مثل یک بیماری روبه رو شویم. انکار و حاشا کردن بیماری نتیجه ای به مراتب دردناک تر از درمان دارد... ما باید به مردم بهتری تبدیل شویم



 

📌#پویامنصفی 


دکتر پویا منصفی

Pomegranate harvest in Iran ایران اولین تولید کننده انار جهان توضیح از پویا منصفی


Pomegranate harvest from Saveh gardens in Iran 
Iran is the largest producer of pomegranates in the world

ایـــران؛ اولــین تـولـیـد‌کـنـنـده انــار در جـهــان

پویا منصفی

Iran's annually pomegranate and pistachio production hits 790,000 tons which puts the country in the first rank in the world in this regard.

600,000 tons of the productions belong to pomegranate and the rest 190,000 tons to pistachio.

Iran also stands 2nd in date (fruit) production , 3rd in common fig, 3rd in cherry, 7th in grape and 7th in orange.

Italy annually produces 8.5 million tons of grapes and 500,000 tons of kiwis which led the country ranks first in the world in the production of grape and Kiwi.

Argentina exports 490,000 tons of pears which makes the country the biggest producer and exporter of the fruit.

China is known to be the first country in the world to produce cucumber, peach, watermelon and apple.

However, Fars Province, enjoying 13,000 hectares of the lands under cultivation produces about 155,000 tons of pomegranates - over 21 percent of Iran’s pomegranates produce per annum - and ranks the first and largest producer of the commodity in the country. Also, the pomegranate produced in the province is highly demanded by its foreign customers.

 

Recent trends in the exports of the commodity are indicative of the fact that Iran’s pomegranate export has steadily increased year by year. According to the figures, over 150,000 tons of the produce was exported to different European countries and to markets in Russia, Ukraine, Arab countries as well 

as the Central Asian countries.



سالانه یک و نیم میلیون تن انار در دنیا تولید می‌شود که ایران با تولید بیش از 600 هزار تن اولین تولیدکننده این میوه پاییزه محسوب می‌شود.


شرایط آب و هوایی استان فارس مناسب کشت و پرورش محصول انار است و این استان از نظر میزان تولید و سطح زیر کشت رتبه اول تولید را در بین استان‌های کشور دارد.

در استان تهران نیز 600 هکتار باغ انار وجود دارد که 10 هزار تن محصول برداشت می‌شود و طی برنامه پنجم توسعه باید سطح باغات انار تا 500 هکتار افزایش یابد.

استان یزد نیز 7117 هکتار باغ انار دارد که طبق پیش‌بینی سازمان جهاد کشاورزی این استان 83 هزار و 600 تن محصول امسال برداشت خواهد شد. 

شهرستان‌های میبد، یزد و تفت بیشترین سطح زیر کشت انار در استان یزد را به خود اختصاص داده‌اند.

بر اساس آمار گمرک ایران در سال گذشته بیش از 7600 تن انار به ارزش 11.3 میلیون دلار از کشور صادر شده است که عراق، هلند، ارمنستان، افغانستان، امارات، ترکمنستان و روسیه به ترتیب بزرگترین بازارهای صادراتی انار ایران در سال گذشته بودند. 

پایین بودن عملکرد، کاهش صادرات، بالا بودن قیمت تمام شده محصول، کمبود صنایع فرآوری، کمبود سالن‌های بسته بندی مناسب و سردخانه در مناطق تولید انار را از نقاط ضعف تولید انار در کشور هستند.

انار بومی مناطق شرق ایران تا کوه‌های هیمالیا در شمال هند است و پس از ایران هندوستان دومین تولیدکننده انار به شمار می‌رود.

پویا منصفی
دکتر پویا منصفی

حرکت اسرار آمیز سنگ ها در دره مرگ ! گزارشی از پویا منصفی تهرانی



حرکت اسرار آمیز سنگ ها در دره مرگ !






پیشگفتار از پویا منصفی تهرانی
یکی از شاخه های باستان شناسی نوین زمین شناسی است . دانش و علم زمین شناسی قدمتی بسی کهن تر از علم باستان شناسی دارد و علم باستانشناسی در مقایسه با علومی مانند زمین شناسی ، تاریخ و جغرافیا و گیاه شناسی و……. علمی جدید تر و تازه تر است . اما ویژگی علم دیرینه شناسی و باستانشناسی این است که تمامی این علوم رو در خود جای داده است ، بنابراین برای شناخت باستانی یک منطقه باید علائم زمین شناسی ، فرسایش خاک و زمین و  گسترش خاک و اب و هوای منطقه و نشست خاک و رانش زمین و جغرافیا و تاریخ منطقه را دقیقا محاسبه و بررسی کرد .
مثال جالبی برای شما دارم و ان منطقه کاشان و تپه های باستانی سی ارک است . ایا شما به عنوان یک رهگذر می توانید تصور کنید روزگاری کاشان دریای بزرگی بوده !!! روزگاری تمامی منطقه مرکزی ایران سرسبز و پر از ماهیان و جانوران دریایی بوده است !!! فقط کافیست در جاده نطنز به کاشان و اطراف ان رانندگی کنید و ماسه های کف دریا را ببینید و گوش ماهی هایی که فسیل شده اند و قدمت انها هزاران سال است را وسط کویر ایران پیدا کنید ! 
بنابراین تحولات زمین شناسی در علم باستان شناسی  بسیار مهم است و شاید یکی از پایه های مهم باستان شناسی علم زمین شناسی است . امروزه باستان شناسان با داشتن اطلاعات تاریخی و جغرافیایی به کشف نقاط مهمی در کره زمین می روند که از نظر زمین شناسی اهمیت ویژه ای دارد . دره مرگ در کالیفرنیای جنوبی یکی از شاهکارهای طبیعی و پدیده های جهان از نظر علم زمین شناسی و باستان شناسی است . امیدوارم از دانستن انچه شاید تا کنون نمی دانستید در مورد دره مرگ در زیر لذت ببرید :

"دره مرگ" منطقه ای در کالیفرنای جنوبی، نزدیک صحرای نوادا در آمریکای شمالی است که طول آن 225 کیلومتر و پهنایش بین 8 تا 24 کیلومتر است. این منطقه پست ترین نقطه در نیمکره غربی جهان نیز به شمار می آید. ارتفاع پست ترین قسمت آن 86 متر پایین تر از سطح آب هایآزاد است. 

در سال 1849، گروه بزرگی از جویندگان طلا به این منطقه هجوم آوردند و بسیاری از آنان در اثر گرما، تشنگی و خستگی بیش از حد، از پای درآمدند. به همین علت، این منطقه را دره مرگ نامیده اند.

در تابستان، دمای این منطقه به 50 درجه می رسد و گزارش شده است که در سال 1913 دمایش به 6/56 درجه نیز رسیده بود. این دره، زمستان ها هوای ملایمی دارد. 
اما دمای شب های زمستانی آن گاهی زیر صفر است. 
در نقاط مختلف این دره، آبگیرهای نمکی، نمکزارها و تپه های آتشفشانی عجیبی دیده می شود. با وجود این، خرگوش ها، موش ها، کانگوروها، مارمولک ها و جانوران صحرایی بسیاری در آن زندگی می کنند. با شروع بارندگی های اندک بهاری، نیز انواع گل های وحشی، علف و بوته هایی که با زمین های نمکی سازگارند، 
در آن ظاهر می شوند.

گفتنی است این منطقه از نظر معادن و سنگهای زینتی و قیمتی یکی از مناطق مهم آمریکا میباشد و دیگر اینکه بعضی از بومی های مناطق اطراف دره مرگ بر این باورند که این منطقه توسط پیشینیان نفرین شده است. 

از عوامل مهمی که توجه زمین شناسان را بخود جلب کرده، همانطور که در تصاویر زیر مشاهده می کنید حرکت اسرار آمیز سنگ ها در این منطقه است! 
سنگ های دره مرگ در ایالات متحده آمریکا خودبخود و بدون دخالت عامل انسانی یا غیر انسانی به طور مرموزی حرکت می کنند. 
عامل این حرکت اسرارآمیز پدیده های ژئولوژیکی است که  برای دانشمندان زمین شناس و باستان شناس نیروی مغناطیس این بخش از کره زمین است .





دکتر پویا منصفی

نقشه ایران در ۱۹۶ سال پیش پژوهشی از پویا منصفی تهرانی باستانشناس و پژوهشگر تاریخ



                         آخرین نقشه بین المللی ایران

               پیش از جدا شدن سرزمینهای تاریخی آن

                         انتشارات تامسون (1814(



با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نکته اشاره کنیم که سرزمین کنونی ایران، تنها سی درصد از ناحیه‌ای وسیع است که در تاریخ با نام‌های«ایران‌زمین»،«ایران‌بزرگ » یا «ایرانشهر» و در ‏جغرافیا با نام «فلات ایران» شناخته می شود. ترفند ها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته بخش های زیادی ازاین سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای حفظ سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود..

گستره سرزمین‌های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمانچای،گلستان،آخال،پار یس و... به قرار زیر است:

سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قرارداد های گلستان و ترکمانچای با روسیه(1813 و 1828 م
آران و شروان: ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع؛ 
ارمنستان: ۲۹۸۰۰ ک .م؛ 
گرجستان: ۶۹۷۰۰ ک.م؛ 
داغستان: ۵۰۳۰۰ ک.م؛ 
اوستیای شمالی: ۸۰۰۰ ک.م؛ 
چچن: ۱۵۷۰۰ ک .م؛
اینگوش: ۳۶۰۰ ;ک.م
جمع ‏کل: ۲63700 کیلومتر مربع 

سرزمین‌های جداشده ایران شرقی براساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی

هرات وافغانستان: ۶۲۵۲۲۵ ک.م؛ 
بخش‌هایی از بلوچستان و مکران: 3۵۰۰۰۰ ک.م؛ 
جمع کل: ۹۷۵۲۲۵ کیلومتر مربع 

سرزمین‌های جداشده ‏ورارود(ماوراءالنهر) بر اساس پیمان آخال با روسیه(1881 م

ترکمنستان: ۴۸۸۱۰۰ ک.م؛ 
ازبکستان: ۴۴۷۱۰۰ ک.م؛ 
تاجیکستان: ۱۴۱۳۰۰ ک.م؛ 
بخش‌های ضمیمه شده ‏به قزاقستان۱۰۰۰۰۰ک.م؛ 
بخش‌های ضمیمه شده به ‎قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ ک.م؛ 
جمع کل: 1226500 کیلومترمربع

‎ سرزمین های جداشده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس

امارات:83600ک.م:
بحرین:694 ک.م:
قطر:11493ک.م
عمان:309500ک.م:
جمع کل: 405287کیلومتر مربع

 

مساحت سرزمین‌های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفویه به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه،عراق و سوریه تقسیم شد) به مساحت تقریبی 200000ک.م. و نیز عراق به مساحت 438317ک.م. در جمع حدود 3.5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و دنیا بی سابقه است.



دکتر پویا منصفی

نحوه نگهداری آثار باستانی در مهمترین موزه ایران گزارشی از پویا منصفی تهرانی


نحوه نگهداری آثار باستانی در مهمترین موزه ایران



موزه لوور ایران  !

بله اینجا موزه ایران باستان است !


           

متاسفانه من خود شاهد نگهداری مضحک این اشیا در موزه ایران باستان بوده ام. مجسمه کوچک ازدواج مقدس شاهکار با ارزش را برای تحقیقی دانشگاهی با هزار منت به من نشان دادند . آن را از میان جعبه کارتن و مقداری پنبه بیرون آوردند. جالب است بدانید کتابخانه موزه آبگینه کتاب عکس این اثر را امانت نمی دهد!

چوت اعتقاد دارد با عکس ان امکان ربوده شدن اثر با سفارش مشتری خارجی وجود داشته باشد

بعدش در موزه ایران باستان اصلشو دادند به دستم ! از ترس حاضر نشدم آنرا در دست بگیرم و مسئول آن با بی تفاوتی آنرا رو ی میز گذاشت تا از آن عکس بگیرم  ! محل نگهداری در کمد قسمت اداری بود!!


        اینجا طبقه پایین و انبار موزه لوور ایران است 
 مرکز نگهداری یک مشت تاریخ بی ارزش چند هزار ساله !! 
     
 




 چند نکته قابل توجه ! فقط جهت اطلاع  !


عکسها را من نگرفتم و از خبرنگار خبرگذاری فارس است و کار دشمنان ایران نیست


اشیای تاریخی وقتی از زیر خاک خارج می شوند باید در دمای مناسب و محیط خاص نگه داری شوند و گونه به سرعت تخریب می شوند . دلیل علمی این مساله تغغیر کربن های  ساختاری انها در طول سالهایی است که در محیطی متفاوت یعنی در زیر خاک  و رطوبت متفاوت و دور از نور قرار گرفته اند


اساتید باستان شناس ایران سالهاست که اجازه حفاری نمی دهند و در اماکنی مانند تپه های شوش و حتی تخت جمشید با اینکه گمانه زنی شده است و مشخص است اشیا و اماکنی در زیر زمین قرار دارد انها را خارج نمی کنند چون محل مناسبی برای نگهداری اثار تاریخی نداریم و به جاش مسجد زیاد داریم !! تاریخ و اثار و اماکن تاریخی شناسنامه یک کشور و یک ملت است . کشوری بدون تاریخ و گذشته همانند انسانی بدون پدر و مادر است ! یک حرومزاده 


اساتید باستانشناسی بر این اساس اماکنی را که می دانند اثار تاریخی دارد با خاک رس می پوشانند و وظیفه محافظت ان را به یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که عموما سرباز هایی بدون سلاح و بی تجربه هستند می دهند و شکارچیان میراث فرهنگی به راحتی می توانند اثار تاریخی ایران را خارج کنند و با کمک مافیای داخلی به قیمت های خوب در بازار های بین المللی به فروش برسانند و از همه بدتر این که این اشیا و اثار را در موزه های خارجی به نمایش می زارند و زیر ان می نویسند تمدن مصر !! محل کشف : امارات متحده عربی ! و یا محل کشف عربستان سعودی !


کشورهای دیگر ارزو داشتند چنین اثاری داشته باشند و برای هر قطعه ان هزاران دلار حاضرند خرج کنند .

دردیست که غیر مردن ان را دوا نباشد

                                        پس من چگونه گویم این درد را دوا کن


از این داستانها در طول دوران کارم با میراث فرهنگی انقدر دیده ام که شاید بشود در مورش کتاب نوشت . اما واقعا چه می شود گفت …….

پژوهش از : پویا منصفی تهرانی










    



سالها دل طلب جام جم از ما می کرد

                                              انچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد


اینجا ایران است سرزمین عجایب !


تاریخ در خدمت پای نمازگزاران مومنه

پایه ستون تخت جمشید با قدمت 2000 سال  که به نماز خانه خواهران در کنار تخت جمشید انتقال یافته تا نماز گزاران در پوشیدن و در اوردن کفش دچار مشکل نشوند.



موزه دیرینه شناسی کرمان !


استان کرمان منطقه ای است با ۸ تا ۱۰ هزار سال سابقه تاریخی و ماقبل تاریخ




دکتر پویا منصفی

Harvesting Berberis in iran by pouya monsefi tehrani



فصل زرشگ چینی و جشن برداشت زرشک در بیرجند


Harvesting Berberis in Birjand, Iran






Zereshk is the Persian name for the dried fruit of Berberis vulgaris, which are widely cultivated in Iran. Iran is the largest producer of zereshk and saffron in the world. Zereshk and saffron are produced on the same land and the harvest is at the same time


The South Khorasan province in Iran is the main area of zereshk and saffron production in the world. Barberry cultivation in Iran is concentrated in the South Khorasan province, especially around Birjand and Qaen. About 85% of production is in Qaen and about 15% in Birjand. According to evidence the cultivation of seedless barberry in South Khorasan goes back to two hundred years ago


Zereshk is widely used in cooking, imparting a tart flavor to chicken dishes. It is usually cooked with rice, called zereshk polo, and provides a nice meal with chicken 



In colloquial Persian, zereshk is used as a term for showing dissent or disagreement, similar to the usage of "blowing a raspberry" in English. Although not a vulgar term in that context, it is not used in polite speech









دکتر پویا منصفی

۱۰ اثر شگفت انگیر ساخت دست بشر ! پژوهش از پویا منصفی

۱۰ اثر شگفت انگیر ساخت دست بشر ! 

پژوهش از پویا منصفی تهرانی

 
1-اهرام ثلاثه:
 
اهرام ثلاثه
 
مجموعه اهرام جیزه نام مجموعه اهرام تاریخی ساخته شده در دوران مصر باستان است که در حاشیه شمالی شهر قاهره کنونی واقع شده است.

هرم بزرگ جیزه یکی از اهرام در مجموعه اهرام جیزه و تنها بازمانده عجایب هفت‌گانه جهان محسوب می‌شود. 

قدمت اهرام جیزه به سلسله چهارم مصر می‌رسد که نام‌های آنها عبارتند از هرم خوفو، هرم خفره و هرم منکور. که خوفو بزرگترین شان و یکی از عجایب هفت گانه است.



2- دیوار چین:
 
 دیوار چین
 
این دیوار در نقشه جغرافیایی چین ۷۰۰۰ کیلومتر امتداد یافته است. این اثر سال ۱۹۸۷ در "فهرست میراث جهانی" ثبت شد.

این ادعا که این دیوار تنها پدیده انسانی است که از فضا قابل رویت می‌باشد، بارها تکذیب شده است ولی هنوز در باور عوام جا دارد.

تاریخ ساخت دیوار چین به قرن ۹ قبل از میلاد باز می‌گردد.

 حکومت وقت چین برای جلوگیری از حملات ملیت‌های شمالی، برجهای آتش برای خبر رسانی و یا قلعه‌های مرزی برای حصول اطلاعات دشمن را در ارتباط با دیوار و بر روی آن ایجاد کرد.

در دوره حکمرانی سلسله‌های بهار و پاییز و کشورهای جنگجو، میان دوک‌ها جنگ بر پا شد و کشورها با استفاده از کوه‌های مرزی به ساخت دیوار پرداختند تا سال ۲۲۱ قبل از میلاد، امپراتور چین شی خوان پس از به وحدت رساندن چین، دیوارهای دوک‌ها را به هم متصل کرد که به صورت دیوار بزرگ در مرزهای شمالی بر روی کوه‌ها در آمد. او می‌خواست با این کار از حملات دشمن به مراتع شمالی جلوگیری کند.


 
3- تاج محل:
 
 تاج محل
 
آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر اگرا و در ۲۰۰ کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شده‌است.
 این بنا به دستورشاه جهان، پنجمین امپراتور گورکانی هند به منظور یادبود همسر ایرانی محبوبش ممتاز محل که در سال ۱۶۳۱ (میلادی) به‌هنگام وضع حمل فوت کرد بنا شده‌ است. شاه بنا به وصیت همسرش تصمیم گرفت با ساخت بنایی زیبا، مجلل و عظیم، همسرش را جاودانه کند.
 از این‌رو آرامگاهی زیبا بر روی قبر او بنا نهاد.




4- ماچو پیچو:
 
ماچو پیچو

به معنی قلهٔ قدیمی، یک محوطه باستانی به جا مانده از آثار دورهٔ اینکاها می‌باشد که در ارتفاع ۲٬۴۳۰ متری از سطح دریا در دامنهٔ کوه در بالای درهٔ اوروباما در کشور پرو و در ۷۰ کیلومتری شمال کوسکو قرار گرفته‌است.

 اغلب اوقات از آن به‌عنوان «شهر گمشدهٔ اینکاها» یاد می‌شود. ماچو پیچو احتمالأ شناخته شده‌ترین نماد امپراتوری اینکاها می‌باشد.

این شهر در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی ساخته‌شده و صدها سال پیش در زمان فتح اینکاها توسط اسپانیایی‌ها متروک شده‌است.
برای قرن‌ها فراموش شده‌بود و به جز عده‌ای از مردم محلی کسی از آن نامی‌به خاطر نداشته است. این اثر در سال ۱۹۱۱ میلادی توسطهیرام بینگهام، تاریخ‌شناس آمریکایی به جهانیان معرفی ‌شد. پس از آن، ماچو پیچو به یکی از مناطق جذب توریست تبدیل شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در فهرست آثار کشور پرو و در سال ۱۹۸۳ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته می‌شود.


 
5- بالی:
 
بالی
 
بالی جزیره‌ای است واقع در کشور اندونزی که از مراکز گردشگری مهم جهان به شمار می‌رود.

مختصات آن ۸° ۲۵′ ۲۳″ جنوبی و ۱۱۵° ۱۴′ ۵۵″ شرقی است.

 جزیرهٔ بالی جزو یک رشته ‌جزایر است که جزیرهٔ جاوه در غرب آن و جزیرهٔ لومبوک در شرق آن قرار گرفته‌است. هنرهای گوناگون همچون رقص، تندیسگری، نگارگری، چرمگری، فلزکاری و بویژه موسیقی سبک گامِلان در این جزیره در سطح بسیار بالایی قرار دارند.



 
 6-انکگور وات:
 
انکگور وات

انگکور وات نام مجموعه‌ای از معابد است که در اوایل سدهٔ دوازدهم برای شاه سوریاوارمان دوم در انگکور در کامبوج ساخته شد تا پرستشگاه حکومتی و پایتخت او قرار گیرد. 

این معبد که در ابتدا معبدی هندو بود و به ویشنو، خدای هندیان تقدیم شده بود پس از ورود آیین بودا به معبدی بودایی بدل شد. انگکور وات که تا به‌امروز به‌خوبی حفظ شده است هنوز هم تنها پرستشگاهی است که از زمان ساختش تا کنون به عنوان یک مرکز مذهبی استفاده می‌شود.

این معبد بزرگترین بنای مذهبی در جهان است و معماری اصیل خمری را می‌توان در آن مشاهده نمود. انگکور وات که اصلی‌ترین جاذبهٔ گردشگری کامبوج است، نشان ملی آن کشور نیز به‌شمار می‌آید و طرح آن بر روی پرچم کامبوج نیز نقش بسته است.

«انگکور وات» ترکیبی امروزی به معنای «پرستشگاه شهر» است. «انگکور» شکل بومی ‌کلمهٔ نوکور است که از واژهٔ سانسکریت ناگارا (नगर) به‌معنای پایتخت یا شهر گرفته شده و «وات» نیز واژهٔ خمری برای معبد است. پیشتر این معبد به Preah Pisnulok شناخته می‌شد که لقب پس از مرگ بنیان‌گذارش شاه سوریاوارمان دوم بود.


 
7- شهر ممنوعه:
 
 شهر ممنوعه

شهری قدیمی ‌در منطقه پکن، پایتخت کشور چین است و یکی از مهمترین دیدنی‌های تاریخی این کشور بشمار می‌آید.

شهر ممنوعه به روایتی وسیع‌ترین و کامل‌ترین مجموعه معماری چوبی در جهان بشمار می‌رود.

احداث شهر ممنوعه در سال ۱۴۰۶ میلادی با دستور جو دی دومین امپراتور سلسله مینگ آغاز گردید و ظرف ۱۴ سال ساخته شد.

تا سال ۱۹۱۱ میلادی و نابودی سلسله چینگ (قریب ۵۰۰ سال) جمعا ۲۴ امپراتور در این شهر ممنوعه اقامت کرده و بر چین فرمان رانده اند. از سال ۱۹۲۴ بازدید از این مجموعه به عنوان کاخ موزه برای عموم آزاد گردید و ممنوعه بودن آن پایان پذیرفت.

این اثر نادر با ساختگاهی مستطیل شکل مساحتی حدود ۷۲ هکتار را در برمی‌گیرد.

 ابعاد آن ۹۶۱ متر طول در امتداد شمال به جنوب و ۷۵۳ متر عرض در امتداد شرق به غرب است.

دیواری با ارتفاع ۱۰ متر و خندقی با عرض ۵۲ متر دورتا دور مجموعه را فراگرفته است. دیوار در هر ضلع خود یک دروازه را جای داده است. بر روی ضلع جنوبی «دروازه نیمروز» (Meridian Gate) و بر روی ضلع شمالی «دروازه نیروی ایزدی» (Gate of Divine Might) قرار دارد.

دیوارها ضخیم هستند و طوری طراحی شده اند که در برابر آتش توپخانه آن زمان مقاومت کنند.



8- معابد باگان پاگودا:
 
معابد باگان پاگودا
 
مجموعه معابد بودایی است که مربوط به قرن 11 تا 13 میلادی است.



9- معبد کارناک:
 
 معبد کارناک
 
معبد بسیار بزرگی در کنار رو نیل است که کانون مذهبی مصریان در زمان مصر قدیم بوده است.




10- تئوتیهواکان
 
تئوتیهواکان

نام مکان باستانی بزرگی ‌است در حوزهٔ آبگیر مکزیک که بزرگترین هرم‌هایی که پیش از درون ‌شد اسپانیاییان بدین سرزمین ساخته ‌شده ‌است در آن جای دارد.

تئوتیهواکان از نیمه نخست هزارهٔ یکم در اوج و بزرگترین شهر قاره آمریکا پیش از اکتشاف این قاره به دست اروپاییان بود.

در اوج خود این شهر ۱۰۰ هزار باشنده را در خود جای می‌داده‌است.

این شهر بر سراسر آمریکای میانه نفوذ داشته‌است. مردمان آن به احتمال از گروه‌های نژادی ناهوا، اتمی ‌و توتوناک بوده‌اند.

این بخش تاریخی امروزه در شهرداری سن خوان در ایالت مکزیکو جای‌گرفته‌است و در حدود ۴۰کیلومتری شمال خاوری شهر مکزیکو.

 این بخش تاریخی ۸۳ کیلومتر مربع گتردگی دارد و از ۱۹۸۷ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت ‌است.
 
دکتر پویا منصفی

عجایب طبیعی ایران در خوزستان پژوهش از پویا منصفی تهرانی

کوه اتشین رامهرمز تا چشمه قیر و خون اژدها


تشکوه یا کوه آتشین رامهرمز از عجائب طبیعی ایران در رامهرمز می‌باشد که در فهرست میراث ملی نیز ثبت شده است. این کوه در جاده رامهرمز به سمت رود زرد و در مسیر خدیجه و ماماتین بعد از روستای گنبد لران، قرار دارد و از گذشته‌های دور تا کنون شبانه روز می‌سوزد، از قدیم مردم محلی به این کوه "تشکوه" می‌گویند. به گفته‌ی کارشناسان زمین شناسی دلیل شعله ور شدن آتش کوه، گوگرد موجود در زمین و متصاعد شدن گاز طبیعی از عمق زمین به سطح است. گازهای هیدرکربوری از لایه های مختلف زمین عبور می کنند و از هر درز و شکافی در سطح زمین به بیرون شعله ور می‌شوند به طوری که در شب، نور سوختن این گاز بیشتر دیده می‌شود. در مجاورت تش‌کوه به دلیل وجود گاز متصاعد شده در هوا نمی توان آتش دیگری روشن کرد.




شهر رامهُرمُز در استان خوزستان و شهرستان رامهرمز قرار گرفته‌است. دهخدا آورده‌است: رامهرمز شهری از بناهای هرمز پادشاه ساسانی است در حوالی شوشتر، که در قدیم به آن «سمنگان» می‌گفته‌اند که آن را ساده کرده، «رامز» "ramez «و منسوب به آن جا را «رامزی»»ramezi" می‌گویند. چون هرمز پادشاه وقت را آشفتگی در دماغ پدید آمد او را از مقر سلطنتی خود استخر بدان شهر آوردند و در آنجا شفا یافت پس آنجا را رام هرمز گفتند

رامهرمز در کنار شوش و شوشتر، دیگر شهر خوزستان می‌باشد که طبق نظر تاریخدانان در دوره‌ای پایتخت ایران بوده‌است. یاقوت حموی می‌گوید که رامهرمز متشکل از دو کلمه رام (shahr) و هرمز (نام یکی از خسروان ساسانی) بوده‌است. برخی می‌گویند رامهرمز نامی کوتاه شده از رامهرمزاردشیر بوده و این شهری است نام دار در خوزستان و عامه مردم خوزستان این شهر را رامز یا به گویش الوار مجاور که «ا» را به «و» تبدیل می‌کنند roomez گویند. برخی نیز گفته‌اند به دلیل بنا شدن شهر رامهرمز در دوره هرمز ساسانی نام این شهر رامهرمز شده‌است.

در جغرافیای تاریخی قدمت خوزستان را بیش از ۱۰۰۰۰ سال می‌دانند و پیدایش قدیمی‌ترین تمدن بشری در شوش و منطقه (انشان) یا (آنزان) ایذه کنونی مشخص گردیده و در دوران هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان نه تنها بر عظمت منطقه افزوده گشت بلکه شهرهایی نیز در آن دوران ایجاد شده که بدون شک رامهرمز یکی از آن شهرهابوده‌است. ویرانه‌های «اسک» بین راه رامهرمز و ارجان در راه بهبهان و ویرانه‌های طاق نصرت به جای مانده از دوره ساسانی در شهر رامهرمز، گذشته پرشکوه تاریخی آن را نشان می‌دهد. در قرن ۴ هـ. ق رامهرمز به سبب کرم ابریشمی که در آن به عمل می‌آمد و به دیگر نقاط صادر می‌شد شهرت جهانی داشت کتابخانه فرقه معتزله دراین شهر بوده‌است.


چشمه قیر 

چشمه های قیر رامهرمز (ماماتین)

منطقه ماماتین در ۲۵ کیلومتری شمال شرق رامهرمز، بستر میراث و ثروتی چند هزار سالست. خون سیاه اژدهایی که به باور اساطیری مردم رامهرمز در جنگ با اسفندیار رویین تن به هلاکت رسید، هنوز از چشمه های قیر ماماتین می جوشد. بررسی لوح هایی که درتخت جمشید به دست آمده نشون می ده هخامنشیان از این چشمه های قیر ظروف خود را می ساختن. ده چشمه قیر با مصالحی مثل قلوه سنگ و ملات ساروج در دو طرف یک مسیل کم آب قرار دارن. آب که با نفت ترکیب شده از چشمه های سیاه رنگ می جوشه و با آب رودخانه ای به نام رود زرد رامهرمز ترکیب می شه و در نهایت وقتی از غلظت نفت و قیرش کم شد به زمین های کشاورزی می رسه. ایرانیان از خون اژدها یا همان قیر جوشیده از زمین برای ساختن بناهای تاریخی و ظروف استفاده می کردن. کشف این ظروف ساخته شده از قیر در تپه چغامیش دزفول مربوط به هزاره چهارم قبل از میلاد مسیح نشون می ده که قیر در بعضی از بناهای تاریخی عیلامی هم کاربرد داشته



دکتر پویا منصفی

پژوهشی در مورد کوه باستانی پردیس از پویا منصفی

نام این کوه باستانی پردیس یا پَدری یا کوه پردیس (padri)، کوهی است در حومهٔ شهرستان جم از توابع استان بوشهر که در نیمه‌راه سیراف به جم  و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد .

قبل از هر چیزی لازم به توضیح است که داستانها و روایتهای غیر علمی و گاها علمی در مورد این کوه و خواص درمانی ان و جادو که در مورد این کوه وجود دارد هنوز ثابت نشده است  و بعضا ارزش علمی و باستان شناسی ندارد اما قابل توجه و جالب است.

قله این کوه ( گفته می شود) نزدیک ترین نقطه فلات ایران به خورشید است، چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استوا است.



مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص آسفالت با ماشین توقف کنید و ترمز دستی را بخوابانید، ماشین به جای سر پائینی به نرمی به سمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تاکنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرداند. 


پوزپَدری در جم از نقاط دیدنی جغرافیای تاریخی ایران می‌باشد. پدری احتمالاً از کلمهٔ پَد + ری یا پادری به‌معنای محافظ شهر سلطنتی می‌باشد. پاد حفاظت‌کننده و ری و راگا و راگس نیز شهر سلطنتی معنا می‌دهد. از جمله نام‌های زیبای دیگرِ کوه‌های جم می‌توان به تل چگاسه اشاره کرد که امروزه بام جم خوانده می‌شود. گاث یا گات یا گاثه در ادبیات کهن ایرانی به‌معنای سرود می‌باشد. گاس همان لغت پهلوی «گاه» است که به سین ختم می‌شده به‌معنی تخت و سریر، و مراد «مملکت السّریر» است که دولتی مستقل بود و در قفقاز شمالی و مقابلهٔ آن با «زنگ» و مترادف بودن با روم مناسب است. در پارسی باستان گاثو به‌معنی جا و مکان و تخت آمده، در اوستا گاتو به‌معنی جا و تخت، در پهلوی گاس، در هندی باستان (سنسکریت) گاتو آمده‌است. ذیل «گاه» با این همه به گمان نگارنده چگاثه از چکاد یا چکاث و چگاث و چگاس ساخته شده‌است به‌معنای قله یا بلندی و تَل نیز به‌معنای تپه می‌باشد و روی‌هم‌رفته تل چگاسه به‌معنای تپهٔ بلند است


تحقیقات باستان شناسی

پژوهش‌ها نشان می‌دهد در کوه‌های مشرف بر ناحیهٔ جم، دیوارهای صیقل‌زده‌شدهٔ بزرگی در نقاط گوناگون با زاویه‌هایی خاص وجود دارد که افسانه‌ها و روایات قومیِ جم در لهجهٔ محلی آن را «چرم آینه» می‌خوانند. به گفتهٔ بزرگ‌سالان ناحیهٔ جم، آن‌ها قطعه‌های کوچکی از شیشهٔ سیاه را در زیر این «چرم آینه»ها می‌یافته‌اند که فرضیهٔ پادشاهیِ جم در این ناحیه را قوی‌تر می‌کند.

مجسمه‌های «جمشید جم» و «غار آدم» در نزدیکی کوه پَدری، به‌دلیل فعالیت‌های شرکت‌های نفتی و گازی در عسلویه در معرض خطر قرار دارند.

هرچند که پیشینهٔ روستاهای چاهه و دره پلنگی، که در شمال کوه قرار دارند، به‌درستی روشن نیست، ولی نشانه‌هایی از غارنشینی و وجود فسیل‌هایبسیار قدیمی در منطقه دیده شده‌است.


جغرافیا

این منطقه با قرارگیری در ارتفاع ۷۰۰متری از سطح دریا و در نزدیکی خلیج فارس، آب‌وهوای مطلوبی جهت پرورش گیاهان و درختان فراهم آورده‌است. اختلاف دمای هوا با کنار ساحل خلیج فارس، که در برخی از روزهای سال تا ۱۰ درج‌ سانتیگراد می‌رسد، و همچنین رطوبت ملایم آن، این منطقه را به یکی از خوش‌آب‌وهواترین مناطق جنوب ایران تبدیل کرده‌است.


نکات قابل توجهی  دیگری که در این کوه باستانی وجود دارد :

1. برخی می گویند قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین  !!  یا فلات ایران به خورشید است چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست . البته هنوز  ثابت نشده است 

2. بقایای آتشکده  باستانی که در قله کوه  مشاهده می شود - که البته هنوز مورد تحقیق باستانشناسان قرار نگرفته است . داستانهایی نیز در مورد غسل دادن پادشاه کیانیان جمشید جم در مورد ان ذکر می شود که هنوز در علم باستانشناسی اثبات نشده است.


3. مغناطیس فوق العاده قوی کوه  زبانزد است و اگر در فاصله 50 تا 100 متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص اسفالت با ماشین توقف کنی و ترمز دستی را بخوابانید ، ماشین بجای سر پائینی به نرمی بهسمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرده اند .

4. پوشش گیاهی منطقه نوعی خار بیابانی گرمسیری منحصر به فرد است که خواص دارویی فراوان دارد و عسلحاصله از منطقه تماما" پیشخرید چند کارخانه داروسازی بزرگ جهان است یکی از ترکیبات اصلی مسکن Advilکه یکی از بهترین قرصهای شناخته شده برای ناراحتی های اعصاب و دردهای میگرنی است از همین عسل تهیه می شود .

5. این منطقه خرمای ویژه نیز تولید می کند که به نام خرمای خصه معروف است و کاملا در شیره خود غرق می شود یعنی یک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شیره می شود و اندازه این خرما اندازه آلبالو بود و به جهت همانخواص دارویی منطقه تماما" برای ساخت قندهای رژیمی برای بیماران دیابتی صادر می شود،  نکته جالب دیگر رویش درخت زیتون در دامنه شمالی کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهای چاهه و دره پلنگی می باشد که در آب و هوای آن منطقه بسیار بعید می نمود .

فعلا" سندی برای قدمت چاهه و دره پلنگی وجود ندارد ولی علائم مشهودی از غار نشینی مشاهده ، و فسیل هایمختلفی در این منطقه به وفور پیدا شده است .

6. در لایه های زیرین این کوه معدن عظیمی از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد ، آن هم در اطراف عسلویه !

مردم چاهه و جم ، کوه پردیس را فوق العاده مقدس و محترم می شمارند ، و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالایکی از اولین مکانهایی بوده که نفت در آن سوزانده شده است .

با افتتاح جاده فیروز آباد به عسلویه توسط پتروشیمی ، رفتن به این منطقه خیلی میسر تر و راحت تر شده است . پتروشیمی با تاسیس سه شهرک بزرگ در این منطقه اقدام به تاسیس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه هر هفته یک پرواز به مقصد جم انجام می شود که امکان بسیار خوبی برای سفر به این منطقه اعجاب انگیز است .

تحقیق و پژوهش از پویا منصفی تهرانی

دکتر پویا منصفی

جزیره ایستر، جزیره افسانه‌های پر رمز و راز



جزیره ایستر، جزیره افسانه‌های پر رمز و رازی است که به حقیقت تبدیل می‌شوند...این خبر جالب است! با خواندن آن از خودتان می‌پرسید: چرا کسی تا حالا به این فکر نیفتاده است؟ این حفاری باستان شناسی چرا خیلی سال قبل انجام نشده است؟ و…


به گزارش باستان شناسان بیش از 800 تندیس «سر انسان» در جزیره ایستر وجود دارد. کسی فکر نمی‌کرد که این سر‌های بزرگ دارای بدن بوده و یا ادامه‌ای در زیر خاک داشته باشند.

ولی در حال حاضر، گویا راز این سرهای عظیم از زیر خاک بیرون کشیده شده است. راز‌هایی که رسانه‌های جهانی را تحت شعاع خود قرار داده است. نکته اینکه، این جزیره یکی از مهم‌ترین راه‌های آبی بسیار دور در جهان است.

«جزیره ایستر» واقع درجنوب اقیانوس آرام با وسعت 64 مایل، مربع شکل است. شواهد باستان شناسی نشان می‌دهد، این جزیره توسط یک دریانورد هلندی به نام جاکوب روقون  Jakob Roggeveen در سال 1722 کشف شد و در آن زمان نژاد‌های مختلفی چون سرخ پوست با موهای سرخ و تیره پوست در آن زندگی می‌کردند.

در حال حاضر، «جزیره ایستر» یکی از جوان‌ترین سرزمین‌های مسکونی روی زمین است و بیشتر تاریخ‌اش مربوط به ساکنان سرزمین‌های جدا شده در خشکی است. این جزیره تقریبا نیمه راه میان شیلی و تاهیتی قرار دارد. عمدتا از سنگ‌های آتشفشانی ساخته شده است.



حفره باستان شناسان برای کشف بدن‌های پنهان

عمق حفاری را ببینید!!


آیا اینها ساخته دست بشر هستند؟

 ساختار‌های مرجانی کوچک در امتداد خط ساحلی وجود دارد که همین صخره‌های مرجانی با برش‌های زیبایی جزیره را از دریا جدا ساخته اند. بخشی از خط ساحلی این جزیره از گدازه و غارهای آتشفشانی تشکیل شده است.

ساکنان «جزیره ایستر» منزوی ترین جزیره جهان است. قبایل ساکن با نام راپونی با تحمل رنج‌های بیشمار چون؛ قحطی، گرسنگی، شیوع بیماریهای مسری، جنگ داخلی، یورش برای برده‌، استعمار، کاهش جمعیت و... هم اکنون به شهرت جهانی رسیده‌اند.آنها نام سرزمین خود، این مکان جذاب و مرموز را "ناف جهان" گذاره‌اند.

دانشمندان بر این باورند که راز‌های بیشماری در دل این جزیره خفته‌ است. سوال‌های بی پاسخی که چرا حدود 4000 هزار سال پیش، ساکنین جزیره ناپدید شده‌اند؟ و اینکه چه بر سر ساکنین جزیره‌ای که تندیس‌های عظیم سنگی برای خود ساخته‌اند، آمده است؟




   تندیس

و 
گدازه‌های آتشفشانی

حال، بعد از گذشت سال‌ها، یک زن و شوهر باستان شناس به نام روتلیگ و یک گروه دیگر که ترجیح می‌دهند، ناشناس باقی بمانند، شروع به تحقیق و حفاری در این جزیره می‌کنند تا برای پرسش‌های بی پاسخ، پاسخی بیابند.

تحقیق و حفاری آنها منجر به کشف، بدن‌های این سرهای عظیم، تعداد بیشماری کتیبه و نوشته‌های باستانی، اسکلت اجساد کهن و... می‌شود.

این کشف بزرگ، هفته پیش با عنوان «مجسمه های جزیره ایستر دارای بدن هستند»، بر روی اینترنت قرار گرفت و همه را متعجب ساخت. چرا که این تندیس‌ها تنها به عنوان سر‌های بزرگ شناخته شده و معروف بودند.

برخی بر این باورند که ایجاد یک سونامی باعث به پایان رسیدن تمدن این جزیره شده است. گردشگران این جزیره هرگز فکر نمی‌کردند که زیر پایشان، گنج پنهان وجود دارد.

به نظر نمی‌رسد، این تندیس‌ها به خاک سپرده شده باشند. بلکه فرسایش و عوامل جغرافیایی باعث دفن آنها و ناپدید شدن ساکنین آنجا شده است.

این خبر می‌تواند، باور، واقعیت افسانه‌ها را در ذهن و وجود آدمی زنده کند. هنوز جزییات دقیق و بیشتری از این حفاری ارائه نشده است.

دکتر پویا منصفی

بررسی نام و ریشه نگاره فروهر - پویا منصفی تهرانی


پویا منصفی باستانشناس و پژوهشگر تاریخ 


شرق شناسان اروپایی به قول استاد گرامی و مرحوم  بنده پروفسور منوچهر ستوده دزدان بی سواد شرق شناس که کوچکترین اطلاعاتی در مورد فرهنگ و اداب و عقاید مردم ایران باستان نداشتند ، وقتی به ایران آمدند و کتیبه های هخامنشی و اشکانی و ساسانی را مشاهده نمودند و بدون اطلاع از عقاید زرتشتیان مبنی بر یکتا بودن و قابل روئت نبودن خداوند ، دیدند که هر جا در این کتیبه ها نام خداوند آمده بالای آن نیز این علامت و یا نگاره قرار دارد. لذا در کتابهای خود عکس این نگاره را چاپ نموده و زیر آن نوشتند : تصویر اهورامزدا ؟؟!!!؟؟!!؟ این در حالی است که زرتشتیان نام پرودگار را اهورامزدا گفته و برای خداوند هیچ گونه تصویری قائل نیستند و آن را شرک می دانند و پروردگار هستی را یکتا می دانند.شما این اشتباهات را در کتابهای سرپرسی سایکس ، دکتر گریشمن ،دکتر ژاک دو مورگان می توانید ببینید. ضمن اینکه معنی لغت فروهر به معنای روح و روان خوب است ، همان چیزی که  فرشته به ان می گوییم . 

اهورامزا یک واژه ترکیبی هخامنشی - اوستایی  است که به معنای : دانای بزرگ همه چیز و همه کس


اما...


نام این نگاره : فره وهر است . فره وهر به معنای ارواح پاک یا همان فرشته پاک انسان یا روح پاک است.
فره وهر ها فرشته هایی هستند که هم می توانند بصورت انسانهای زمینی با شند ویا فرستاده خداوند که برای راهنمایی انسانها می ایند و یا آمده اند.


ماه فره وردین یا فروردین در ماه های باستانی ایران  یعنی ماه فروهر ها  !  از این جهت نام گزاری شده که چون ستاره شناسان باستانی ایران توانسته بودند محاسبه کنند که درست در این زمان کره زمین به محل حرکت اولیه حرکت خود رسیده از این جهت یکسال و یک دوره چرخش آن تکمیل گردیده و نیز چون فصل زمستان که فصل مرگ و نابودی است تمام شده و سبزه ها و گیاهان جان تازه ای گرفتند و دوباره فعالیت کشاورزی و دامداری که پیشه اصلی ایرانیان طی صد ها سال بوده آغاز می شود و خداوند خیر و برکت خود را با ارواح پاک و فرشتگان ، جهت راهنمایی انسانها به زمین می فرستند از آن رو این ایام را نوروز می گفتند…. چون زمین مجددا زنده می شد و زندگی دوباره اغاز می گردید که وابسته به نور خورشید و گرما بود . نور خورشید و گرما و فصل کشاورزی برای ایرانیان باستان تنها انگیزه برای زندگی بود و معجزه خداوند برای انها بود . از این رو که زندگی ایرانیان باستان به فصل تابستان و گرما و کشاورزی و دامداری وابسته بود .



مردم ایران زمین برای پذیرایی از فرشتگان و ارواح پاگ گذشته ، خانه های خود را جاروب می کردند و لباس تمیز می پوشیدند و به دیدن افراد با تجربه و پیران دور و نزدیک می رفتند...

پس ماه فروردین ماه فروهر هاست و فروهر یا فره وهر ارواح پاک گذشتگانند که برای راهنمایی ما آمده اند.

اما معانی این نگاره باستانی و عجیب چیست ؟؟

این نگاره یک نگاره و یا علامت زرتشتی نیست . بلکه صد در صد ایرانیست و زرتشتیان بخاطر معانی عرفانی این نگاره که تماما" بر اساس عقاید زرتشت بزرگ بوده و یاد آور تمدن عظیم و فرهنگ بالای ایرانیان است ، آن را نکو می دارند و از آن استفاده می نمایند. این علامت به اشکال مختلف حتی قبل از زمان زرتشت در نزد ایرانیان که آئین مهر و میترا داشتند رواج داشته و در آثار بدست آمده از مناطق سکونت ایلامی ها و مادها مانند همدان و شوش دانیال مشهود و مشخص است .



معنی بخش شماره 1 : قرار دادن چهره یک پیرمرد سالخورده در این نگاره اشاره به شخص نیکوکاری و یکتا پرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب وپسندیده اش سرمشق و الگوی دیگر مردمان بوده است
و دیگران تجربیات وی را ارج می نهادند


معنی بخش 2 : دست راست نگاره به سوی آسمان دراز شده است که این اشاره به ستایش "دادار هستی اورمزد" خدای واحد ایرانیان دارد که زرتشت در 4000 سال پیش آنرا به جهان هدیه نمود

معنی بخش 3 : چنبره ای ( حلقه ای ) دردست چپ نگاره وجود دارد که نشان از عهد و پیمانی است که بین انسان و اهورامزدا ( خداوند )بسته میشود و انسان باید خدای واحد را ستایش کند و همیشه در همه امور وی را ناظر بر کارهای خود بداند . مورخین حلقه های ازدواجی که بین جوانان رد و بدل می شود را برگرفته شده از همین چنبره میدانند و آنرا یک سنت ایرانی میدانند که به جهان صادر شده است . زیرا زن و شوهر نیز با دادن چنبره ( حلقه ) به یکدیگر پیمانی را با هم امضا نموده اند که همیشه به یکدیگر وفادار بمانند.

معنی بخش 4 : بالهای کشیده شده در دو طرف نگاره اشاره به تندیس پرواز به سوی پیشرفت و ترقی در میان انسانهاست و در نهایت امر رسیدن به اورمزد دادار هستی خدای واحد ایرانیان است

معنی بخش 5 : سه قسمتی که روی بالها به صورت طبقه بندی شده قرار گرفته است اشاره به سه دستور جاودانه پیر خرد و دانش جهان "اشو زرتشت" دارد . که بی شک میتوان گفت تا میلیون سال دیگر تا جهان در جهان باقی باشد این سه فرمان پابرجاست و همیشه الگو و راهنمای مردمان جهان است . این سه فرمان که روی بالهای فروهر نقش بسته شده همان کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک ایرانیان است



معنی بخش 6 : در میان کمر پیرمرد ایرانی یک چنبره ( حلقه ) بزرگ قرار گرفته شده است که اشاره به " دایره روزگار" و جهان هستی دارد که انسان در این میان قرار گرفته است و مردمان موظف شده اند در میان این چنبره روزگار روشی را برای زندگی برگزینند که پس از مرگ روحشان شاد و قرین رحمت و آمرزش الهی قرار بگیرد

معنی بخش 7 : دو رشته از چنبره ( حلقه ) به پایین آویزان شده است که نشان از دو عنصر باستانی ایران دارد . یکی سوی راست و دیگری سوی چپ . نخست " سپنته مینو" که همان نیروی الهی اهورامزدا است و دیگری "انگره مینو" که نشان از نیروی شر و اهریمنی است . انسان در میان دو نیروی خیر و شر قرار گرفته است که با کوچکترین لرزشی به تباهی کشیده می شود و نابود خواهد شد . پس اگر از کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنته مینو در کنار وی خواهد بود و او به کمال خواهد رسید و هم در این دنیا نیک زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین روحش شاد و آمرزیده خواهد بود

معنی بخش 8 : انتهای لباس پیرمرد سالخورده باستانی ایران که قدمتی بیش از 4000 سال دارد به صورت سه طبقه بنا گذاشته شده است که اشاره به کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک دارد . پس تنها و زیباترین راه و روش نیک زندگی کردن و به کمال رسیدن از دید اشو زرتشت همین سه فرمان است . که دیده می شود امروز جهان تنها راه و روش انسان بودن را که همان پندارهای زرتشت بوده است را برای خود برگزیده است و خرافات و عقاید پوچ را به دور ریخته است .

این تنها گوشه ای از آثار نیاکان گرامی ماست که امروز وظیفه ماست از آن پاسداری کنیم

. به امید روزی که ایرانی به هویت ملی خویش بازگردد . اینجا تنها این آرزوی داریوش بزرگ که در سنگ نبشته های خود به جای گذاشته است به حقیقت می پیوندد

از مجموعه تحقیقات و مقالات پویا منصفی تهرانی

دکتر پویا منصفی

کمی در مورد کورش هخامنشی - پویا منصفی تهرانی


تنها تصویری که از کورش در کتاب باستان شناس اروپایی  - فرانسوی ؛ مادام دیالا فوا ؛ ثبت شد که امروز به دلایل نا معلومی کتیبه ان نابود و یا ناپدید شده است . در بالای این مجسمه کتیبه ای وجود داشت که نوشته بود :


ادم کی ورش خشیسکه و زرک و خشیسکه پارسه ای

من کورش هستم . شاه شاهان و شاه پارس


بازسازی  تصویر کورش بزرگ از روی کتیبه تصویر کورش بزرگ


تصویر کاملا بازسازی شده کورش بزرگ


کورش واژه ای در زبان پارسی باستان است که ریشه ای از زبان و گویش ماد ها است و معنی ان خورشید وار یا ؛ همانند خورشید ؛ است . 


𐎤𐎢𐎽𐎢𐏁


هخا به معنی ازاد - رها - بزرگوار است و واژه ؛ منش ؛ که امروزه در زبان پارسی هنوز استفاده می شود به معنای روش و رفتار و خرد است  ایرانیان باستان به خاطر اموزشهای زرتشت برزگ به خرد ورزی و خرد انسان خیلی اهمیت می دادند . : هخامنش یعنی : ازاد منش یا بزرگ منش

زرتشت بزرگ که بخشی از عقاید و گفتارش که از دین باستانی ایرانیان  ؛ میترا  ؛  میترائیسم  ، برگرفته شده بود برتری انسان را خرد  می دانست و خرد را بخشی از نیروی خود اوندی ( خداوندی ) و انسان بی خرد را بخشی از ذات دژمن ( دشمن ) و اهریمن ( شیطان ) می دانست.


ارامگاه کورش بزرگ در شیراز - پارس


جالب است که این مکان تا ۸۰ سال پیش به عنوان ارامگاه مادر سلیمان پیامبر شناخته می شد و مردم به این مکان می رفتند و دخیل می بستند و شفا می گرفتند !



 
کوروش قبل از مرگش با هوشیاری و ذکاوت خاصی وصیت به دفن خود و مادرش ماندانا در مکانی دست نیافتنی می نماید.اسکندر مقدونی پس از غارتهای فراوان و تخریب مکانهای ایرانیان به قبر کوروش میرسد و در صدد اهانت به مدفن او برمی آید که در نهایت تعجب به کتیبه ای داخل معبد میرسد که کوروش خطاب کرده: 
اینجا ملک فرمانروائی من است

متن کامل درزیر: 
...اینجا ملک دلیران است و این ملک هیچ خائن و غارتگری را نمی پذیرد...و مطالبی که حاکی از سلطه مستحکم کوروش و ایرانیان بر سرزمین پارس دارد.و اسکندر ناموفق منصرف میشود.بعدها اعراب روی آن کتیبه خطوط عربی و آیه های قرآن حکاکی میکنند که هنوز هم برجاست.دلیل سلامتی نسبی مقبره کوروش نیز بدان جهت است که با حمله عربها به منطقه پارسه و پاسارگاد ساکنین بازمانده آنجا قبر کوروش را مقبره مادر حضرت سلیمان ذکر نموده تا متجاوزین از تخریب مکان منصرف شوند. 


ترجمه متن هخامنشی روی سنگ ارامگاه کورش توسط مادام دیالا فوا باستان شناس فرانسوی

من کوروش هستم ، شاه هخامنشی
ای مردی که هر که هستی و از هر کجا می آیی
زیرا میدانم که خواهی آمد
من کوروش هستم که به ایرانیان شاهنشاهی بخشید .با من مشاجره مکن یگانه چیزی که هنوز برای من باقی مانده است
یک مشت خاک ایران است که پیکر مرا پوشانده 


کوررش کبیر پس از به سلطنت رسیدن با تمامی دشمنان سرزمین پارس مانند امپراطوری های ماد ، و بابل وارد جنگ شد و بدون اینکه یک قطره خون بریزد با منش خوب و دعوت به دوستی بر آنها پیروز شد !
----------------------------
در فرهنگ و ادبیات پارسی و اوستایی بین زن و مرد هیچ تفاوتی نیست و ملاک درفرهنگ ایرانی انسانیت می باشد نه جنسیت ، به طوری که معنث و مذکر در ادبیات گفتاری و نوشتاری و عمومی ما فرق ندارد ، مثلا وقتی می گوییم او رفت ॥او می تواند هم مذکر باشد هم معنث و تنها زبان دنیا هستیم که با وسعت زیاد در ادبیات برای اشیا و اجسام جنسیت قائل نیستیم و این مسئاله به فرهنگ و آداب ایرانی بر می گردد چون در ایران زنان همیشه در برابر مردان بوده و هر حقوقی که یک انسان باید می داشته شامل هم مرد و هم زن می شده...حتی در زبانهای انگلیسی وفرانسه و آلمانی و ایتالیایی و عربی و غیره هم برای ضمایر، مذکر و معنث وجود دارد، این مساله از ضعف زبان فارسی نیست ؛ چرا که ما معادل خانم و آقا ( کدبان و کدبانو ) را درفارسی داریم و هر جا که لازم باشد جنسیت فرد را مشخص نماییم ، از این واژگان استفاده می نماییم و جالب اینکه بعضی کشورها زبان خود را کاملترین ادبیات معرفی می کنند و این در حالی است که اکثر واژه و هجا ها را نمی توانند ادا کنند...شما کدام اروپایی و یا اسیایی را می شناسید که بتواند واژه ایران را مثلما تلفظ کند؟؟ اما یه ایرانی میتواند سخت ترین واژه ها را تلفظ نماید।

---------------------------------------------

آیا می دانید از زمان کورش کبیر تا اواخر ساسانیان و اوایل ورود اعراب به ایران ما پادشاه زن درایران داشتیم و آنها به تنهایی حکومت یک منطقه( ساتراپ) را بدست داشتند که البته زیر نظر شاه شاهان و شاه بزرگ ایران اداره می شد؟

--------------------------------------------

آیا می دانید وقتی کورش کبیر بر سپاه ماد لشگر کشید ، و قبل از جنگ به آنها پشنهاد برابری برادری را در سایه یک کشور بزرگ را داد ، فرمانده ارتش ماد ( آژی دهاک)از اسب فرود آمد و بر پای کورش عادل بوسه زد و سرزمین ماد را تسلیم کورش کرد و هیچ خونی ریخته نشد و مردمان ماد نیز شادمانی کردند ؟ و کورش به آنها هدیه و محبت ارزانی کرد ؟و بعد از تسلیم شدن امپراطوری ماد آنها که نیز از اقوام اریا بودند بدون اینکه دچار خشم و غضب پادشاه ایران شوند توانستند شهروند ایران زمین باشند و حتی عضو خاندان سلطنتی گردند و در خدمت سربازی سپاه ایران استخدام شوند...پس از شکست ماد توسط کورش بزرگ مادها بدون هیچ گونه تبعیضی عضوی از خاندان پادشاهی ایران گردیدند।

---------------------------------
قلمرو هخامنشیان در زمان کورش بزرگ


بخشی از وصیتنامه کوورش که توسط مادام دیالا فوا ترجمه شده است :فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند ، تا اجزای بدنم ، ذرات خاک ایران را تشکیل دهد

--------------------------------




خلاصه ای از زندگی کورش هخامنشی

کوروش دوم (به پارسی باستان𐎤𐎢𐎽𐎢𐏁)، کوروش بزرگ یا کوروش کبیر، همچنین سیروس و کورُس (برگردان آن از تلفظ‌های اروپایی)، بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که به مدت سی سال، در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابلکشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند. به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته‌است و به‌جز کتزیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته‌اند و گزارش داده‌اند که کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا بوده‌است. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می‌دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند که رواج این روایت ریشه‌های سیاسی داشته‌است و هدفش این بوده که از بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه‌مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس‌ها آشتی دهد و اصولاً رابطه‌ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می‌دانند.

دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه‌است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند؛ ولی فقط یکی از آنها را معتبر می‌داند. طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا قرن چهارم پیش از میلاد مسیح سلسله داستان‌های متفاوتی دربارهٔ کوروش نقل می‌شده‌است.

کوروش ابتدا علیه ایشتوویگو، شاه ماد، به جنگ برخاست و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمک‌هایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و به‌سوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و به‌سوی «پارت»، «زرنگ»، «هرات»، «خوارزم»، «باختر»، «سغد»، «گندار»، «ثه‌تَگوش» و «اَرَخواتیش» لشکر کشید. جزئیات این جنگ‌ها در تاریخ ثبت نشده‌است و اطلاع کمی دربارهٔ جزئیات این نبردها وجود دارد.

در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیدهٔ پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده‌است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به‌نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. تصرف بابل نقطهٔ عطفی بود که باعث ایجاد امپراتوری بزرگی در آسیای مرکزی و غربی شد و زمینهٔ بازگشت یهودیان تبعیدی به میهن‌شان در سرزمین اسرائیل (کنعان) را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که پرستش‌گاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقره‌ای را که نبوکدنصر، شاه بابل، از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد. استوانهٔ کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی‌است. در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد.

هرودوت گزارش می‌دهد که کوروش در جنگ با ماساگتها کشته شد؛ ولی این دیدگاه را بیش‌تر مورخان جدید رد می‌کنند و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است. تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می‌کند، دو لوح و سند گلی یافت‌شده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان می‌دهد. سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان می‌دهند که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته‌است و یا حداقل، خبر درگذشت وی و بر تخت‌نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده‌است.

پیش از سال ۵۵۰ قبل از میلاد پارس‌ها نقش به سزایی در تحولات دنیا بازی نمی‌کردند اما در این سال پیروزی‌ها و فتوحات کوروش بر سلاطین همسایه آغاز گردید. کوروش یک نظامی نابغه بود، به طوری که بین سال‌های ۵۵۰ تا ۵۳۹ پیش از میلاد با فرماندهی موفق لشکریانش پیروزی‌های متعددی کسب نمود. گستردگی پهنه حکومت کوروش تا سال ۵۳۹ پیش از میلاد از شرق، رود سند در هندوستان و از غرب، آناتولی بود. این قلمرو حکومتی ۳۲۰۰ کیلومتر طول داشت


وفات کوروش بزرگ 

کوروش بزرگ بنیاد گذار کشور ایران، مردی که عموم تاریخ نگاران مانند هرودوت و گزنفون او را اندیشمند، دادگستر و مهربان توصیف کرده اند در مارس سال 530 پیش از میلاد 9 سال پس اعلام امپراتوری ایران درگذشت । وی یازده سال پس از ایجاد دولت واحدی از سه طایفه مهاجر قوم آرین- پارس، ماد و پارت - شهر بابل (در جنوب عراق امروز و پایتخت یک امپراتوری به همان نام) را تصرف و در آنجا در اکتبر سال 539 پیش از میلاد ایجاد امپراتوری مشترک المنافع ایران را اعلام کرده بود।امپراتوری ایران در زمان کوروش که نام او در غرب با قلب تلفظ حروف یونانی، سیروس و سایرس، تلفظ می شود از هند تا مرمره و از سیحون (سیر دریا) تا دریای سرخ امتداد داشت। کوروش برای اخراج طوایف آرال که در آسیای میانه وارد سرزمین های امپراتوری پارسها( تاجیکستان امروز و نواحی اطراف) شده بودند به این منطقه رفته بود که به سوی او که سوار بر ارابه بود و سربازانش را در میدان جنگ هدایت می کرد زوبینی پرتاب شد و عمر وی پایان یافت। با وجود درگذشت کوروش، سربازان او جنگ را بردند । آرالی ها تمدنی عقب مانده و غیر قابل قبول برای ایرانیان داشتند و کوروش مایل به آلوده شدن ایرانیان به این تمدن از جمله همبستر شدن با زنانشان مقابل چشم دیگران نبود।موسس کشور ایران که مادرش ماد و پدرش پارس بود در میدانهای جنگ،همیشه در میان سربازان بود و از آنان جدا نمی شد و جان خود را بر سر همین روش گذارد । او بارها گفته بود که نباید سرباز جان برکف نهد و بجنگد و افتخار پیروزی نصیب شاه شود که دور از میدان جنگ در چادر خود درمیان نیروهای محافظ و اسبان آماده برای فرار می آساید।جنازه کوروش همچنان که وصیت کرده بود به پاسارگاد پارس منتقل و مدفون شد و آرامگاه او تا به امروز باقی مانده است و پس از وی پسرش کامبیز دوم (کامبوزبا، کمبوجیا - کمبوجیه هم تلفظ شده است) بر جای او نشست که مصر را ضمیمه امپراتوری ایران کرد.کوروش هنگام تعیین محل دفن خود از این که برای مدتی بسیار طولانی جسد او قطعه زمینی را از ثمر دادن باز می دارد از مردم ایران ( قبلا ) پوزش خواسته بود.کوروش جهانی فکر می کرد و همه ملتها را متساوی الحقوق می دانست و عقیده به ایجاد یک دولت جهانی داشت تا جنگها و خونریزی ها پایان یابد و یک قانون واحد حاکم بر روابط ملتها باشد . اعلامیه او پس از فتح بابل که سلطانش به آزار دادن سایر ملل و نیز اتباع خود شهرت داشت، نخستین منشور ملل متحد شناخته شده و نگهداری می گردد.کوروش پس از تصرف هرسرزمین که می کوشید با کمترین تلفات انسانی صورت گیرد ، رهبری آن ملت را تغییر نمی داد، آداب و قوانین و دین ایرانیان ( آیین زرتشت) را به آنان تحمیل نمی کرد . وی شورائی از این رهبران به ریاست خود تشکیل داده بود و امپراتوری او در حقیقت یک جامعه مشترک المنافع بود و شرط عضویت در این جامعه دادن آزادی به مردم خود ، بر قراری حکومت قانون ، منع بردگی و قطع ظلم و تعدی بود. ارتش کوروش سربازان اسیر را به بردگی نمی فروخت و اموال ملت مغلوب را مصادره و غارت نمی کرد . یهودیان در کتاب مقدس خود کوروش را آزادیبخش و او را یک مسیح خوانده اند. کوروش اسیران یهودی دولت بابل را آزاد کرد و به وطن خود بازگردانید و با پول ایران شهرهایشان را که به دست سلطان بابل ویران شده بود مرمت و نوسازی کرد.طبق نوشته برخی از مورخان، فوت کوروش در چهارم مارس اتفاق افتاد 


حتما در مورد اولین قراداد و پیام حقوق بشر شنیده اید . این منشور گلی در اصل فتح نامه کشور بزرگ بابل در عراق کنونی است. این فرمان را کورش صادر کرد و بر روی استوانه ای گلی حک کردند و برای وزیران و سرداران تحت سلطه ایران فرستاد تا همگان این قانون را در مناطق فتح شدخ جنگی خود اجرا کنند . سازمان ملل متحد - یونسکو این فرمان و منشور گلی را اول فرمان رعایت حقوق بشر می داند و به نام ایران ثبت کرده است و نمادی از ان را بر سر در سازمان ملل متحد با ترجمه به ۶ زبان زنده دنیا نصب کرده است . 

استوانهٔ کوروش در ماه مارس ۱۸۷۹ میلادی (برابر با اسفند-فروردین ۱۲۵۷/۸ خورشیدی) توسط هرمزد رسام در جریان کاوش‌های او در بابِل، بر تپهٔ موسوم به عَمران یافت شد.[۱۲] بعدها مشخص شد که شمال این تپه، محل پرستشگاه اِسگیلَ است، اما چون در آن زمان این پرستشگاه در زیر خاک مدفون بود، مشخص نیست که استوانه در چه فاصله‌ای از این پرستشگاه یافت شده‌است، اما به نظر می‌رسد که استوانه در میان یک دیوار بزرگ در جنوب عَمران یافته شده باشد. همین نکته و همچنین شکل استوانه‌ای کتیبه نشان می‌دهد که این استوانه به‌عنوان یک کتیبهٔ پی‌بنا، درون یک دیوار قرار داده شده بود.

هرمزد رسام در کتاب خود، این استوانه را «از مهم‌ترین کشفیّات دوران‌ها» دانسته و نوشته است که یک استوانهٔ گلی شکسته در ویرانه‌های جیمجیما به‌دست‌آورده و هنری راولینسون با خواندن آن دریافته که این کتیبه، متنی رسمی از تصرف بابل به‌دست کوروش است. وی همچنین از اینکه بخشی از استوانه شکسته و گم‌شده، ابراز تأسف کرده‌است.

استوانهٔ کوروش، استوانه‌ای از جنس خاک رس است که از دو قسمت تشکیل شده‌است؛ تکهٔ اول، همان قطعهٔ اصلی گل‌نوشته است که هرمز رسام آن را کشف کرده بود و در ۳۵ خط نوشته‌شده و تکهٔ دوم شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود و در کلکسیون بابلی دانشگاه ییلتوسط پاول-ریچارد برگر پیدا شد. درازای این استوانه ۲۲٫۸۶ سانتی‌متر و پهنای آن ۱۱ سانتی‌متر است و به زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. این گل‌نوشته به‌شکل استوانه‌ای است که دو انتهای این استوانه باریک‌تر و در وسط کمی بَرآمده‌است. این استوانه شامل ۴۵ خط می‌شود که روی‌هم‌رفته حدود ۲۰ سطر از آن کاملاً شکسته‌شده و امروزه در دست نیست و سه سطر ابتدایی آن نیز تقریباً به طور کامل شکسته‌اند و قابل خواندن نیستند.

 اصل این استوانه های گلی در موزه ملی انگلستان است و ترجمه ان برای شما جالب خواهد بود :



خط ۱. آن هنگام که مَـردوخ، پادشاه آسمان‌ها و زمین ... دشمنانش را ویران می‌کند... «کوروش» (در متن بابلی: «کو - رَ - آش»)، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه «بابـِل» (با - بی - لیم)، شاه «سومر» (شو- مـِ - ری) و «اَکـَّد» (اَک - کـَ - دی - ای)، ...

خط ۲. ... همه جهان.

خط ۳. ... مرد ناشایستی به فرمانروایی کشورش رسیده بود.

خط ۴. او آیین‌های کهن را از میان برد و چیزهای ساختگی به جای آن گذاشت.

خط ۵. معبدی بَدلی از نیایشگاه «اِسَـگیلَـه» (اِ- سَگ - ایلَـه) برای شهر «اور» (او - ریم) و دیگر شهرها ساخت.

خط ۶. او پیشکشی‌های ناپاک ... آیین‌هایی که شایسته آنان نبود ... هر روز یاوه‌سرایی می‌کرد.

خط ۷. او کارهای پیشکشی‌های روزمره به خدایان را مانع شد. او با مقررات نامناسب در زندگی مردم دخالت می‌کرد. اندوه و غم را در شهرها پراکند. او از پرستش «مردوخ» (اَمَـر -اوتو) خدای بزرگ روی برگرداند.

خط ۸ او مردم را به سختی معاش دچار کرد. هر روز به شیوه‌ای ساکنان شهر را آزار می‌داد. او با کارهای خشن خود مردم را نابود می‌کرد ... همه مردم را.

خط ۹. از ناله و دادخواهی مردم، «انلیل» خشمگین شد و از آن سرزمین ... دیگر ایزدان که با او زندگی می‌کردند نیز پرستشگاه‌ها را ترک کردند.

خط ۱۰. مردم از خدای بزرگ می‌خواستند تا به وضع همه باشندگان روی زمین که زندگی و کاشانه‌شان رو به ویرانی می‌رفت، توجه کند. مردوخ خدای بزرگ اراده کرد تا ایزدان به «بابـِل» بازگردند.

خط ۱۱. ساکنان سرزمین «سومر» و «اَکـَّد» مانند مردگان شده بودند. مردوخ به سوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد.

خط ۱۲. مَـردوخ به دنبال فرمانروایی دادگر در سراسر همه کشورها به جستجو پرداخت. به جستجوی شاهی خوب که او را یاری دهد. آنگاه او نام «کوروش» پادشاه «اَنـْشان» (اَن - شـَ - اَن) را برخواند. از او به نام پادشاه جهان یاد کرد.

خط ۱۳. او تمام سرزمین «گوتی» (کو-تی-ای) را به فرمانبرداری کوروش درآورد. همچنین همه مردمان «ماد» (اوم - مان مَـن - دَه) را. کوروش با هر «سیاه سر» (انسان) دادگرانه رفتار کرد.

خط ۱۴. کوروش با راستی و عدالت کشور را اداره می‌کرد. مَـردوخ، خدای بزرگ، با شادی از کردار نیک و پندار نیکِ این پشتیبان مردم خرسند بود.

خط ۱۵. او کوروش را برانگیخت تا راه بابـِل را در پیش گیرد؛ در حالی که خودش همچون یاوری راستین دوشادوش او گام برمی‌داشت.

خط ۱۶. لشکر پر شمار او که همچون آب رودخانه‌ای شمارش ناپذیر بود، آراسته به انواع جنگ‌افزارها در کنار او ره می‌سپردند.

خط ۱۷. مَـردوخ مقدر کرد تا کوروش بدون جنگ و خونریزی به شهر بابـِل وارد شود. او بابـِل را از هر بلایی ایمن داشت. او «نـَبونعید» (نـَ - بو - نـَ- اید) شاه را به دست کوروش سپرد.

خط ۱۸. مردم بابـِل، سراسر سرزمین سومر و اَکـَّد و همه فرمانروایان محلی فرمان کورش را پذیرفتند. از پادشاهی او شادمان شدند و با چهره‌های درخشان او را بوسیدند.

خط ۱۹. مردم سروری را شادباش گفتند که به یاری او از چنگال مرگ و غم رهایی یافتند و به زندگی بازگشتند. همه ایزدان او را ستودند و نامش را گرامی داشتند.

خط۲۰. منم «کوروش»، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَّد، شاه چهار گوشه جهان.

خط ۲۱. پسر «کمبوجیه» (کـَ-اَم-بو-زی-یَه)، شاه بزرگ، شاه «اَنـْشان»، نوه «کوروش» (یکم)، شاه بزرگ، شاه اَنـْشان، نبیره «چیش‌پیش» (شی-ایش-بی-ایش)، شاه بزرگ، شاه اَنـْشان.

خط ۲۲. از دودمانی که همیشه شاه بوده‌اند و فرمانروایی اش را «بعل» (بـِ-لو) و «نابو» (نـَ-بو) گرامی می‌دارند و با خرسندی قلبی پادشاهی او را خواهانند. آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابـِل شدم.

خط ۲۳. همه مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابـِل بر تخت شهریاری نشستم. مردوخ دل‌های پاک مردم بابـِل را متوجه من کرد، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.

خط ۲۴. ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابـِل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.

خط ۲۵. در پی بهبود وضع داخلی بابـِل بودم ... نبونعید، بر دوش مردم درمانده بابـِل یوغی نهاده بود که در خور شأن آنان نبود.

خط ۲۶. از بند رهایشان کردم و به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ‌کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوخ از کردار نیک من خشنود شد.

خط ۲۷. او بر من، کوروش، که ستایشگر او هستم، بر پسر من «کمبوجیه» و همچنین بر همه سپاهیان من،

خط ۲۸. برکت و مهربانی اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم. به فرمان مردوخ همه شاهانی که بر اورنگ پادشاهی نشسته‌اند.

خط ۲۹. و همه پادشاهان سرزمین‌های جهان، از «دریای بالا» (دریای مدیترانه) تا «دریای پایین» (خلیج فارس)، همه مردم سرزمین‌های دوردست، همه پادشاهان «اموری» (اَ - مور - ری - ای)، همه چادرنشینان،

خط ۳۰. مرا خراج گذاردند و در بابـِل بر من بوسه زدند. از ... تا «آشور» (اَش-شور) و «شوش» (شو-شَن)

خط ۳۱. من شهرهای «آگادِه» (اَ-گـَ-دِه)، «اِشنونا» (اِش-نو-نَک)، «زَمبان» (زَ-اَم-بـَ-اَن)، «مِتورنو» (مـِ-تور-نو)، «دیر» (دِ-ایر)، سرزمین «گوتیان» و شهرهای کهن آن سوی «دجله» (ای-دیک-لَت) که ویران شده بود را از نو ساختم.

خط ۳۲. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بود را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم.

خط ۳۳. هم چنین پیکره خدایان سومر و اَکـَّد را که نـَبونعید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابـِل آورده بود؛ به خشنودی مَـردوخ به شادی و خرمی.

خط ۳۴. به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم، بشود که دل‌ها شاد گردد. بشود، خدایانی که آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین شان بازگرداندم،

خط ۳۵. هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگانی بلند باشند. بشود که سخنان پر برکت و نیک خواهانه برایم بیابند. بشود که آنان به خدای من مَـردوخ بگویند: «به کوروش شاه، پادشاهی که تو را گرامی می‌دارد و پسرش کمبوجیه جایگاهی در سرای سپند ارزانی‌دار.»

خط ۳۶. بی گمان در روزهای سازندگی، همگی مردم بابـِل، پادشاه را گرامی داشتند و من برای همه مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم...

خط ۳۷. ... غاز، دو اردک، ده کبوتر. برای غازها، اردک‌ها و کبوتران...

خط ۳۸. ... باروی بزرگ شهر بابـِل بنام «ایمگور-اِنلیل» (ایم-گور-اِن-لیل) را استوار گردانیدم ...

خط ۳۹.... دیوار آجری خندق شهر را،

خط ۴۰ ... که هیچ‌یک از شاهان پیشین (کار ساخت دیوار را) با بردگانِ به بیگاری گرفته شده به پایان نرسانیده بودند...

خط ۴۱. ... به انجام رسانیدم.

خط ۴۲. دروازه‌هایی بزرگ برای آن‌ها گذاشتم با درهایی از چوب سِدر و روکشی از مفرغ...

خط ۴۳. ... کتیبه‌ای از پادشاهی پیش از من بنام «آشور بانی‌پال» (آش - شور - با - نی - اَپ - لی)

خط ۴۴. ...

خط ۴۵. ... برای همیشه!




هنری راولینسون، کسی که برای نخستین بار متن استوانه را به‌زبان انگلیسی ترجمه کرد.




پویا منصفی تهرانی باستان شناس و پژوهشگر تاریخی
دکتر پویا منصفی